آشنايي با مواد و فرايند توليد سرسيلندر خودرو
شنبه 22 / 7 / 1393 ساعت 16:1 | بازدید : 4232 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

 

كلياتي در مورد سرسيلندر

در يك موتور درونسوز، سرسيلندر به قطعه‌اي گفته مي‌شود كه بر فراز بخش بالايي سيلندرها قرار دارد. در ساختمان بلوك سيلندر يك موتور، قسمت فوقاني آن باز بوده و پيستون‌ها در درون سيلندرها قابل ديدن هستند. براي تكميل ساختار بلوك سيلندر، به سرسيلندر نياز است. سرسيلندر، يك قطعه ريخته‌گري شده است كه معمولا از جنس چدن با آلياژهاي آهن، آلومينيم يا مس ساخته مي‌شود. شكل كلي سرسيلندر متناسب با شكل سيلندر موتور است به نحوي كه بايد تمام قسمت‌هاي آنها بر يكديگر منطبق باشند. سرسيلندر بايد با قسمت فوقاني سيلندر و سرسيلندر تطابق كامل داشته باشد تا بتواند از نشت گازهاي محبوس در سيلندر يا گاز محترق در اتاقك انفجار جلوگيري كند، در ضمن مي‌بايستي داراي مجاري متعددي در امتداد مجاري سيلندر داشته باشد تا جريان آب و روغن از پوسته موتور به سرسيلندر رفته و پس از انجام وظايف روغن‌كاري و خنك‌كاري، دوباره به سيلندر برگردد. سرسيلندر بايد داراي سطحي بسيار صاف و پرداخت شده در قسمت تحتاني باشد. البته اين حالت براي سطح فوقاني سيلندر نيز الزامي است. تاب برداشتگي يا وجود خراش‌هاي عميق در قسمت بالاي بدنه موتور و يا قسمت تحتاني سرسيلندر، مي‌تواند مانع آب‌بندي كامل آن شود.

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


٭فرز کاری milling٭
پنج شنبه 1 / 3 / 1393 ساعت 8:35 | بازدید : 813 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

 

٭فرز کاری        milling٭

  

  براده برداری روی قطعات مدورو بی شکل به صورت منظم و نامنظم را فرز کاری گویند.

 

 

v        انواع ماشینهای فرز

 

 

1.   ماشین فرز افقی:

 

هرگاه میله فرزیا میله کارعمود برسطح زمین باشداین دستگاه به نام ماشین فرز عمودی است.در ماشینهای فرز افقی ابزار کار حرکت اصلی را داشته و قطعه کار حرکت پیشروی و تنظیم باررا انجام می دهد.ماشین فرز افقی از قسمتهای زیر تشکیل شده است:

به ادامه مطلب مراجعه فرماید

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


کلیپ آموزشی ریخته گری دایکست
یک شنبه 19 / 2 / 1393 ساعت 19:6 | بازدید : 804 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

کلیپ آموزشی ریخته گری دایکست

 

 

برای دریافت کلیک کنید.

 

حجم کلیپ: 14 مگابایت

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فیلم ساخت قالب‌های بزرگ
یک شنبه 19 / 2 / 1393 ساعت 19:5 | بازدید : 880 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

فیلم ساخت قالب‌های بزرگ

 

برای دریافت کلیک کنید.

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فیلم کارخانه تولید قوطی آلمینیومی
یک شنبه 19 / 2 / 1393 ساعت 19:4 | بازدید : 1166 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

 

برای دریافت کلیک کنید.

 

حجم فایل: 6.62 مگابایت

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فیلم ساخت تیغه اره برش فلزات
یک شنبه 19 / 2 / 1393 ساعت 19:0 | بازدید : 1110 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

فیلم ساخت تیغه اره برش فلزات

 

برای دریافت کلیک کنید.

در این فیلم شما برش ورق فولادی با پرس کاتر و تراش آن را بعد از در کنار هم قرار گرفتن و سپس عملیات سخت کاری سطحی لبه بیرونی را مشاهده می کنید .استفاده از فولاد نرم باعث برش و تراشکاری راحت تر می شود و عملیات سختکاری القایی در لبه باعث جلو گیری از شکستن تیغه می گردد زیرا قسمت داخلی اره از فولاد نرم و سخت نشده ساخته شده است.

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شکل دادن فلزات
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 18:14 | بازدید : 1367 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )
  • شکل دادن فلزات

    شکل دادن نوردی پیوسته
    شکل دادن نوردی پیوسته به روش شکل دادن تسمه نوارها گفته می شود.این فرایند عملا ً اتوماتیک است.عمل ساخت ابزار و آماده سازی مناسب ماشین آلات تنها یک بار انجام می شود. در شکل دادن نوردی پیوسته هزینه های حمل،قدرت وآزمایشگاهی به نحو قابل توجهی کمتر از هزینه های شکل دادن با اهرم پرسی است.
    با این وجود،به علت ابزارکاری گران شکل دادن نوردی اقتصادی نیست مگراینکه تولید مورد لزوم بزرگتر از حدود 25000 فوت طولی باشد. هنگام شکل دادن نوردی پیوسته،تسمه نوار بایستی از درون تعدادی از غلتکها عبور کند.هر کدام از غلتکها نقش مهمی در ایجاد شکل نهایی بازی می کنند. برای اینکه تسمه نوار اندکی کشیده شود ،قطر غلتکها که معمولاً حدود 5 اینچ است ، به هنگام پیشرفت نوار به اندازه 5/0 تا 1 در صد افزایش می یابد. بازگشت فنری به وسیله زیاد خم کردن وسپس بازگشت خمشی به شک مورد نظر کنترل می شود.
    غلتکها باید طوری طرح شوند تا از سختکاری مفرط تسمه در هر عبور (کالیبر)
    جلوگیری شود.

    نمونه هایی از قطعات نوردی پیوسته عبارتند از:
    لوله درزدار
    اجزاء قاب پنجره و غربال
    کناره های چرخ دوچرخه 
    قالب فلزی


    کشیدن
    کشیدن فرایندی است که برای تولید مفتولهای فلز ورقی و قطعات فلز ورقی انحناء دار مرکب به کار می رود.
    به عنوان مثال می توتن قطعات زیر را نام برد:
    لوله های بدون درز،ماهی تابه ها ،طشت ها،ظروف حلبی،قطعات سقف اتومبیل،پوکه های فشنگ
    ورق فلزی حداقل در یک جهت کشیده شده ودر جهات دیگر فشرده می شود .


    شکل دادن با بستر لاستیکی

    در شکل دادن با تشک لاستیکی، قطعه کار را بین ماتریس پایینی و یک تشک لاستیک لایه ای در یک ظرف متصل به کوبه بالایی نگهداری می شود. تحت فشار 1000تا 2000 psi،لاستیک باسانی جریان پیدا می کند ،و با اعمال نیروی هیدرو دینامیکی صفحه خام در اطراف ماتریس شکل می گیرد .

    مارفرمینگ
    مارفرمینگ، برای کشش های عمیق تر از فرایند تشک لاستیکی و دارای چین خوردگیکمتر به کار می رود.فشار نگه دارنه قطعه خام بطور اتوماتیک بوسیله سیال هیدرولیکی تنظیم می شود.

    فرایندهیدرو فرم
    فرایند هیدروفرم برای کشیدن عمیق قطعات دارای اجزاءتیز مناسب است.
    در این فرایند از یک دیافراگم پلاستیکی خم شویی استفاده می شود که بوسیله فشار روغن تقویت می شود.سر پوش گنبدی شکل پایین آورده می شود تادیا فراگم بتواند قطعه کار نشده را بپوشاند و سپس فشار اولیه روغن اعمال می شود. وقتی سنبه بال آورده می شود فشار روغن فلز را شکل می دهد.

    شکل دادن هیدرو دینامیکی

    شکل دادن هیدرو دینامیکی ،همراه با مارفرمینگ و هیدرو فرمینگ فرایند های انحصاری هستند.
    شکل دادن هیدرو دینامیکی ،از فشار روغن یا آب استفاده کرده بر قطعه کار نشده نیرو اعمال می کند و آن را به شکل محفظه قالب در می آورد.این فرایند تنها برای شکل دادن قطعات تو خالی بکار می رود ولی آنچه را که در سایر روشها ممکن است به چندین مرحله نیاز داشته باشد ، این فرایند در یک عمل تمام می کند.

    شکل دادن کششی
    بوسیله شکل دادن کششی ،می توان اشکال تو خالی دارای سطوح بزرگی را تولید کرد.کشیدن به تنهایی فلز را به اندازه کافی تغییر شکل نمی دهد که تنش آن را از حد الاستیک تجاوز کند وشکل دائم مورد نظر را به قطعه بدهد.
    این مشکل به وسیله شکل دادن کششی فلز حل شده، بدین صورت که بمنظور تجاوز فلز از حد الاستیک آن،در همان موقع که سنبه سنبه برای شکل دادن فلز نیرو وارد می کند،یک نیروی دیگراز قسمت جلو بوسیله گیره های هیدرولیکی برآن وارد می شود.در شکل دادن کششی مقدار بازگشت فنری حاصل مینیمم است.حدیده ممکن است از جنس چوب،روی،مازونیت،چدنیا سایر مواد آسان کار باشد.

    شکل دادن خیلی سریع
    شکل دادن خیلی سریع در سالهای اخیر بنحو بسیار موفقیت آمیزی برای فلزاتی که شکل دادنشان دشوار است،اشکال بزرگ متجاوز از توانائی پرس های بزرگ،و برای بهبود تلورانس ها و خواص مکانیکی قطعه بکار رفته است .


    سه فرایند شکل دادن سریع فلزات عبارتند از:
    شکل دادن انفجاری،
    شکل دادن الکترو مغناطیسی 
    شکل دادن الکترو هیدرولیکی



    شکل دادن انفجاری
    شکل دادن انفجاری از انرزی ذخیره شده در مواد منفجره شیمیایی استفاده می کند.
    در فرایند مذکور یک بار منفجره در تانک آبی که محتوی قطعه کار وا ماتریس است منفجر می شود.
    موجهای ضربه ای حاصل از انفجار در سراسر مایع منتشر می شوند و با نیروی کافی به قطعه کار ضربه وارد کرده آن را درون ماتریس داخلی یا مادگی می رانند .

    شکل دادن الکترو مغناطیسی
    شکل دادن الکترو مغناطیسی از نیروئی که بر روی قطعه کار به وسیله یک میدان مغناطیسی مضمحل کننده سریع ایجاد شده استفاده می کند.نیروی الکتریکی ذخیره شده در یک بانک خازن به درون یک کویل الکترومغناطیسی تخلیه شده و اطراف کویل کار یک میدان مغناطیسی ایجاد می شود . این میدان مغناطیسی متغیر جریانهای گردابی را در قطعه کار واقع در میدان القاء می کند . جریانهای گردابی ،میدان مغناطیسی ثانویه ایجاد می کنند که در برابر میدان اولیه مقاومت نموده ودر نتیجه نیرویی بر روی قطعه کار ایجاد می کند .به ازای میدان مغناطیسی 000ر500 گوس،فشاری در حدود 0000ر90 psi برروی قطعه کار اعملا می شود .

    شکل دادن الکترو هیدرولیکی
    شکل دادن الکتروهیدرولیکی از خیلی جهات شبیه به شکل دادن انفجاری است با این تفاوت که نیرو از تخلیه یک گرو خازن دارای ولتاز زیاد واقع در زیر آب به دست می آید.این تخلیه بین دو الکترودی صورت میگیرد که ممکن است در بعضی موارد به وسیله یک سیم تحت کشش قرار داشته باشند. هنگام تخلیه سیم یا آب یونیزه 
    می شود.انبساط بخار فلز یا مایع یونیزه شده یک ضربه فشاری قوی ایجاد می کند
    که بطور شعاعی به طرف خارج حرکت کرده ،قطعه کار را تغییر شکل می دهد .


    کشیدن با قالب(حدیده)
    کشیدن با ماتریس شبیه فرایند اکستروزن است با این تفاوت که ماده به جای آنکه به درون ماتریس فشار داده شود از درون آن کشیده می شود. برای کاهش معینی در قطر یک زاویه ماتریسی وجود دارد که نیروی کشیدن تحت آن زاویه مینیمم است . بسته به نوع جنس ماتریس و قطعه کار، زوایای ماتریسی معمولاً تا حدود 15 در صد قرار دارند. همچنین یک حداکثر کاهشی وجود دارد که بعد از آن،میله تحت نیروی کشش خواهد شکست .توزیع تنش باقیمانده در یک میله کشیده شده نیرو های کششی را در سطح و نیرو های فشاری را در مرکز نشان می دهد.مقدار تنشهای باقیمانده تابع کاهش، شکل هندسی ماتریس ، و درجه حرارت است.


    شکل دادن چرخشی (منگنه کاری چرخشی )
    شکل دادن چرخشی عبارت است از شکل دادن قطعاتی که روی یک سنبه یا شاه میله همراه با یک ابزار یا غلتک دارای تقارن چرخشی هستند.

    شکل دادن چرخشی مرسوم
    شکل دادن چرخشی مرسوم ضخامت دیواره ماده را تغییر نمی دهد. این ماده در معرض تنشهای کمپرس سختکاری قرار می گیرد .بسیاری از قطعاتی که باش کل دادن چرخشی مرسوم تولید می شوند ممکن است با کشیدن نیز ساخته شوند ، انتخاب بین این دو فرایند به خواص ماده،کمیت تولید ، هزینه های ابزار،و پرداخت سطحی نیاز دارد.

    شکل دادن چرخشی برشی
    شکل دادن چرخشی برشی از تکنیک شکل دادن چرخشی استفاده می کند ولی متضمن فشردن و اکسترود کردن شدید فلز نیز می شود . کاهش ضخامت صفحه خام در فولاد کم کربن تا 90 درصد گزارش شده است . کاهش ضخامت با سرد کاری و تغییرات بعضی از خواص فلز همراه است.مزیت اصلی این فراین آن است که قطعات بزرگ وسنگین دارای متقارن چرخشی میتوانند در یک زمان کوتاه با اتلاف فلز کم وبا خواص مکانیکی بهتر تولید شوند. از موارد استعمال اصلی شکل دادن برشی می توان تولید قطعات فضایی نظیر قطعات ریختگی برشی در تولید ریختگی موتورراکت و مخروطهای دماغه موشک را نام برد.

    اوسفرمنیک(شکل دادن اوستنتی )
    نوعی عمل گرم کاری جدید که نوید بیشتری برای تولید قطعات فولادی پر استقامت می دهد،فرایند اوسفرمینک باشکل دادن اوستنیتی است .
    اوسفرمینک ترکیبی از فرایندهای گرمکاری و عمل آوردن حرارتی است که برای بهبود سفتی، مومت کششی ،قابلیت انعطاف و سختی فولادهای معین طرح شده اند.اصولاً فرایند اوسفرمینک عبارت است از گرم کردن قطعه کار تا درجه حرارت اوستنتی شدن ،کار کردن برروی آن در فاز اوستنتی تاشکل مورد نظر ،و به دنبال آن آب دادن برای تکمیل عمل تبدیل به مارتیزیت . به طور کلی دمای اوسفرمینک اولیه حول F1000 دور می زند.چون فلز در حال عمل تغییر شکل سرد می شود لذا قبل از اینکه عمل تبدیل مارتنزیتی شروع شود بایستی همه عملیات کار کردن کامل شده باشند. فرایند فلزهای فلزکاری که در عملیات 

    اوسفرمینک بکار می روند عبارتند از :
    نورد 
    اکستروزن 
    شکل دادن چرخشی برشی
    شکل دادن انفجاری،و...

    فولادهایی که میتوانند بنحو موفقیت آمیزی به روش اوستنیتی تغییر شکل حاصل کنند آنهایی هستند که دیاگرام T_I دارای یک منطقه اوستنتی هستند. به طور کلی فولادی که اوسفرم می شود بایستی حد اقل 10/0 درصد کربن داشته باشد.از عواملی که مربوط به شیمی فولاد می شوند می توان پارامترهای زمان و درجه حرارت را نام برد. تبدیل ازاوستنیت به پرلیت در بالاتر از F 1100 نسبتاً سریع رخ می دهد . بنابراین، عمل گرمکاری بایستی نسبتاًبه سرعت کامل شود. درجه حرارت اوسفرمینک بر اساس نسبتهای مقاومت سیلان و مقاومت کششی که به نوبه خود به درجه حرارت مربوط می شوند ،انتخاب می گردد .
    درجه حرارت های بالا ترنیرو های گرمکاری و نیز مقدار زمان مجاز برای تکمیل عمل را کاهش می دهد. وقتی که فولاد در درجه حرارت های اوسفرمینک پایین تر تغییرشکل زیادی می یابد،افزایش بسیار شدیدی در مقاومت فولاد ایجاد می شود .

    اوسفرمینک برای قطعاتی که نسبتهای استحکام_به_ وزن بالائی دارند مانند:
    پیچ ها،اجزاء موتور و فنر تخت اتومبیل استعمال فراوانی پیدا کرده است .


    اکستروزنExtrusion
    اکستروزن فرایندی است که بوسیله آن می توان قطعات واشکالی را تولید کرد که تقریباً با هر روش ساخت دیگر غیر ممکن است .
    در اکستروزن، بیلتی (شمشال) با سطح مقطع مدور را وارد استوانه ای جدار ضخیم کرده و به وسیله یک پتک یا سنبه پرس می کنند .سپس این فلز را تحت تاثیر نیروی زیاد وارد سوراخ حدیده ماشین کاری شده نموده و به شکل دلخواه بیرون می آورند. بسیاری از فلزات آهنی که اکسترود می شوند عبارتند از:
    آلومینیم ، سرب ، روی و قلع. بعضی از فولاد ها نیز اکسترود می شوند ولی به علت بالا بودن دماهای مورد نیاز ، حدیده و مواد آستری مخصوصی نیاز دارند. فولاد گرم را اکثراً قبل از اکستروزن در شیشه پودر شده نورد می کنند و میگذارند تا شیشه ذوب شده بصورت یک ماده روان کننده ( ضد اصطحکاک )از سایش حدیده ب

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شکل دادن فلزات و مهم ترین روش های شکل دادن فلزات
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 18:13 | بازدید : 1068 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )
شکل دادن فلزات و مهم ترین روش های شکل دادن فلزات


علم شکل دادن فلزات (Metal forming)
 علمی است که در آن اصول و روش های تغییر شکل فلزات شکل پذیر، با اعمال نیرو به آن بررسی می شود. از جمله موارد مهمی که در شکل دادن فلزات مورد توجه قرار می گیرند عبارتند از:

1- شناخت کمیت ها، معیارها و عوامل موثر مورد نیاز برای بررسی فرآیند های شکل دادن فلزات.

2- آشنایی با فرآیند هایی مختلف شکل دادن فلزات.

3- تعیین تنش های موضعی موثر در ناحیه تغییر شکل در هر یک از روش های شکل دادن فلزات، محاسبه نیرو و کار یا انرژی لازم برای رسیدن به حالت شکل پذیری پلاستیکی، نگهداری این حالت تا پایان عملیات شکل دهی در هر یک از مراحل تغییر شکل.

4- بررسی چگونگی فرآیند تولید با توجه به تاثیر فرآیند و جنبه های متالورژیکی موثر بر خواص ماده به منظور کسب محصول با کیفیت مورد نظر، از لحاظ ساختار میکروسکپی، خواص مکانیکی، نوع سطح خارجی و دقت ابعادی، برای کاربرد های مختلف، به ویژه در قطعاتی که تحت تاثیر تنش های دینامیکی قرار می گیرند.

5- شناخت و طراحی مراحل مختلف شکل دادن به منظور تولید قطعاتی با شکل هندسی اولیه ساده (مانند شمش هایی با مقاطع گرد یا چهار گوش) و تغییر شکل و تبدیل آن به شکل نهایی با توجه به کیفیت، زمان و هزینه تولید.

6- بررسی و انتخاب مناسب ترین روش تغییر شکل با توجه به خواص مکانیکی ماده و خواص مورد نظر محصول در ارتباط با کاربرد آن، هزینه تولید و مسائل مربوط به حفظ محیط زیست.

7- تعیین مشخصات اصلی تجهیزات لازم برای تغییر شکل از لحاظ توان و انرژی و انتخاب بهینه ابزار و تجهیزات از لحاظ شکل هندسی، ابعاد، مرغوبیت و بازدهی بالای تولید در هر یک از مراحل متوالی تغییر شکل به کمک جمع آوری اطلاعات لازم، محاسبه آزمایش و تحقیق.

8- اتخاذ تدابیر لازم در جهت کاهش هر چه بیشتر نیرو و کار مورد نیاز با توجه به صرفه جویی در مصرف انرژی، کاهش زمان تولید، کاهش هزینه های تولید، استفاده بهینه از مواد اولیه و افزایش کیفیت محصول در جهت بالا بردن توان رقابت.

امروزه در زمینه تکنولوژی شکل دادن فلزات، همانند سایر زمینه ها، با استفاده از جمع آوری تحقیقات علمی و تجربه های عملی به دست آمده در مراکز پژوهشی و هم چنین مراکز صنعتی، به ویژه در کشور های صنعتی پیشرفت هایی حاصل شده است که همگی افزایش کیفیت و کمیت محصول شده است .

هر فرآیند شکل دادن فلزات شامل تمام متغییرهای ورودی، از قبیل جنس قطعه یا شمش اولیه و هندسی آن، ابزار شکل دادن (از لحاظ ماده و هندسه آن)، شرایط موجود در فصل مشترک ابزار و ماده، حالت تنش در منطقه تغییر شکل، نوع و نحوه کاربرد ابزار، خصوصیات محصول نهایی و نهایتا شرایط محیط کارگاه می شود.

در فرآیند شکل دادن فلزات لازم است ارتباط بین ورودی و خروجی تاثیر متغییرهای فرآیند بر کیفیت محصول و مسایل اقتصادی آن مورد توجه قرار گیرد. کلید دست یابی به عملیات شکل دهی موفق، یعنی کسب محصول سالم با شکل و خواص مطلوب، مستلزم شناخت کافی در مورد سیلان فلز و کنترل آن است. عواملی مانند جهت سیلان فلز، مقدار تغییر شکل، درجه حرارت و سرعت تغییر شکل تاثیر فراوانی بر ریزساختار و خواص محصول دارند.


از مهمترین روش های شکل دادن فلزات می توان به موارد زیر اشاره کرد:


- نورد گرم

- نورد سرد

- اکستروژن سرد

- اکستروژن گرم

- اکستروژن ضربه ای

- آهنگری یا فورجینگ

- آهنگری قالب باز

- آهنگری قالب بسته

- باز کشش

- کشش عمیق

- کشش لوله

- کشش سیم


موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بررسی عوامل خستگی و انواع شکست در چرخدنده ها
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:2 | بازدید : 1704 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

طراحان چرخدنده هميشه از اين موضوع تعجب مي کنند که چرا بعضي از چرخدنده ها بهتر و بيشتر از آنچه در فرمول هاي طراحي انتظار مي رفت کار مي کنند در حاليکه تعدادي ديگر حتي وقتي در داخل محدوده طراحي، بارگذاري  شده اند ناگهان دچار شکست مي شوند.

 

به همين دليل لازم است که عوامل خستگي چرخدنده به دقت بررسي شود.

 

 

انجمن چرخدنده سازان آمريکا (AGMA) خستگيهاي چرخدنده را به 5 دسته کلي زير تقسيم مي نمايد:


در اين مقاله عوامل خستگي و شکست دندانه هاي چرخدنده مورد بررسي قرار گرفته است. عواملي که باعث خستگي دندانه و در نهايت شکست آن مي شوند عبارتند از : 1ـ شکست حاصل از ممان هاي خمشي 2ـ سايش 3ـ کندگي 4ـ خراش که هر يک از عوامل خود به چند دسته تقسيم مي شوند.
اين عوامل ممکن است بر اثر نقص هايي باشد که در خود دندانه وجود دارد يا ممکن است بوسيله عملکرد ساير قطعاتي که در مجموعه چرخدنده اي بکار رفته اند ايجاد شوند. وقتي با يک دندانه آسيب ديده مواجه مي شويم براحتي نمي توان در مورد علت آسيب قضاوت کرد زيرا اين امر مستلزم تجربه کافي و تحقيقات دقيق مي باشد. با اين حال در اين مقاله سعي شده است بصورت کلي با اين پديده ها آشنا شويم.
مقدمه :
طراحان چرخدنده هميشه از اين موضوع تعجب مي کنند که چرا بعضي از چرخدنده ها بهتر و بيشتر از آنچه در فرمول هاي طراحي انتظار مي رفت کار مي کنند در حاليکه تعدادي ديگر حتي وقتي در داخل محدوده طراحي، بارگذاري  شده اند ناگهان دچار شکست مي شوند.
به همين دليل لازم است که عوامل خستگي چرخدنده به دقت بررسي شود.


انجمن چرخدنده سازان آمريکا (AGMA) خستگيهاي چرخدنده را به 5 دسته کلي زير تقسيم مي نمايد:


1ـ سايش (wear)


2ـ  خستگي سطحي


3 ـ تغيير شکل پلاستيک (plastic flow)


4ـ شکست دندانه


5ـ شکست هاي خستگي که 2 يا چند عامل فوق را با هم دارند.


هر يک از اين دسته ها خود به چند نوع و شکل مختلف تقسيم مي شود که در نهايت يک مهندس که  در  زمينه  چرخدنده  کار  مي کند  با  18 شکل مختلف از خستگي چرخدنده مواجه مي شود. به همين دليل در مواجه با يک  چرخدنده آسيب ديده بايد تلفيقي از علم و هنر آناليز صحيح را بکار برد. اگر آناليز خستگي بطور صحيحي انجام نشود ممکن است علت خستگي چيزي غير از علت اصلي تشخيص داده شود که در اين صورت طراح را به سمت ساخت يک مجموعه چرخدنده اي بزرگتر از آنچه که نياز است هدايت مي کند در حاليکه طراحي جديد نيز ممکن است داراي همان عيب قبلي باشد زيرا عامل اصلي تخريب هنوز تصحيح نشده است. به عنوان مثال يک چرخدنده که در سرعت بالا کار مي کند ممکن است براي ماهها داراي ارتعاش قابل قبولي باشد اما ناگهان علائم ارتعاش با دامنه بالا پديدار مي شود. تحقيقات دقيق روشن مي کند در مدتي که چرخدنده کار مي کرده دندانه ها دچار سايش شده اند و در نتيجه فاصله بين دندانه ها افزايش يافته که همين عامل باعث افزايش دامنه ارتعاش چرخدنده شده است. پس مشکل اصلي سايش دندانه ها است نه ارتعاش و ارتعاش بايد به عنوان يک عامل ثانويه در نظر گرفته شود. نکته مهم ديگري که بايد در نظر گرفته شود اين است که گاهي طراحي چرخدنده صحيح است ولي چرخدنده بر اثر رفتار ساير قطعاتي که در مجموعه چرخدنده اي شرکت دارند يا ساير عوامل (محيط، خطاي نصب و استقرار و …) دچار خستگي ناخواسته مي شود. به عنوان مثال فرض کنيد محور يک توربين توسط يک اتصال کوپلينگ به محور پينيون وصل شده است، در صورتيکه اين اتصال در انتقال نيرو داراي خطاي زيادي باشد يعني نيرو را طوري انتقال دهد که نيروهاي شعاعي و محوري بيشتر از آنچه در طراحي در نظر گرفته شده به پينيون وارد شود در آنصورت پينيون و ياتاقان محور آن به سرعت دچار سايش يا حتي شکست مي شوند. بنابراين راه حل طراحي مجدد پينيون يا تعويض ياتاقان محور آن نيست بلکه بايد در وضعيت اتصال (coupling) تجديد نظر کرد.


با اين مقدمه به سراغ انواع خستگي هايي که در يک چرخدنده رخ مي دهد مي رويم. تذکر اين نکته ضروري است که منظور از شکست خستگي در يک چرخدنده، گسيختگي (جدا شدن) دندانه نمي باشد بلکه هر عاملي که باعث شود چرخدنده از شرايط کاري مطلوب خارج گردد به عنوان يک نوع شکست خستگي محسوب مي شوند. لذا سايش نيز براي چرخدنده نوعي شکست خستگي محسوب مي شود.

1ـ سايش (wear) :
از نقطه نظر يک مهندس چرخدنده، سايش عبارتست از زدوده شدن يکنواخت يا غير يکنواخت فلز از روي سطح دندانه. 
علل اصلي سايش دندانه‌، تماس فلز به علت نامناسب بودن ضخامت لايه روغن، ذرات ساينده موجود در روغن که با شکستن لايه روغن باعث سايش سريع يا ايجاد خراش مي گردند و سايش شيميايي به علت ترکيب روغن و مواد افزوده شده است به آن مي باشند. سايش باعث کم شدن ضخامت دندانه و تغيير شکل پروفيل آن مي گردد که در نتيجه شکل پروفيل دندانه از حالت مطلوب (مثلا منحني اينولوت) خارج شده و خواص آن از بين مي رود. سايش بخصوص در چرخدنده هايي که بايد براي مدت نامحدود با سرعت بالا کار کنند يک پديده بسيار مهم است. البته سايش هميشه يک عامل منفي نيست بلکه وجود مقدار بسيار ظريفي سايش باعث اصلاح دندانه هاي درگير با هم و هماهنگ شدن آنها مي شود. پوليش کــــردن (polishing) که يک نوع عمليات پرداخت بسيار ظريف است نيز به معناي سائيدن قطعه به مقدار بسيار کمي مي باشد.


در شکل 1 مراحل رشد سايش در دندانه هاي چرخدنده اي با سختي قابل ماشينکاري نشان داده شده است. در مرحله اول سايش در حد پرداخت دندانه ها مي باشد که کمترين مقدار آن در حدود  خط گام رخ مي دهد. علاوه بر آن کندگيهاي ريزي در نزديک ريشه دندانه مشاهده مي شود. در مرحله دوم در سردندانه تغيير شکل پلاستيک که البته مقدار آن بسيار کوچک است آغاز مي گردد. علاوه بر اينکه سايش و کندگي در نزديک ريشه بيشتر شده است و اين روند تا مرحله چهارم ادامه مي يابد. همانطور که مشاهده مي کنيد در تمامي اين مراحل منطقه نزديک خط گام از کمترين سايش برخوردار است. (زيرا از نظر تئوري در نقطه گام غلتش محض و از نظر عملي مقدار ناچيزي لغزش وجود دارد) به همين علت در مرحله چهارم، منطقه خط گام بيشتر بار را انتقال خواهد داد که اين عمل باعث افزايش تنش هاي تماسي در منطقه خط گام و اغلب منجر به کندگي اين ناحيه مي گردد. در نتيجه چرخدنده دچار شکست شده و از حالت کاري مطلوب خارج خواهد شد. کاهش بار انتقالي و افزايش کيفيت روغنکاري براي بهبود اين وضعيت بسيار مفيد خواهد بود. توجه کنيد که سايش را مي توان مقدمه ظهور ساير شکست ها در دندانه دانست. بر اثر سائيده شدن دندانه ضخامت آن کاهش مي يابد. لذا علاوه بر کاهش مقاومت خمشي، در آغاز درگيري ضربه زيادي بر دندانه وارد مي شود که ممکن است باعث شکست دندانه شود. علاوه بر آن تغيير شکل پروفيل دندانه باعث تمرکز تنش در بعضي نقاط روي سطح دندانه مي شود که ممکن است باعث کندگي و يا شکست دندانه شود. در صورتي که علت سايش وجود مواد خارجي مانند براده هاي ماشين کاري ، باقيمانده هاي سنگزني و يا موادي که به طريقي وارد فضاي کاري چرخدنده ، شده اند باشد به اين سايش، اصطکاک ساينده (abrasive wear)  گويند. اما در صورتي که عامل سايش مواد شيميايي موجود در روانساز يا مواد آلوده کننده اي مانند آب، نمک رطوبت محيطي و … باشد به آن اصطکاک خورنده (corrosvie wear) گويند. اما شايد مهمترين سايش، سايشي باشد که ناشي از شکسته شدن موضعي لايه روغن به علت حرارت بيش از حد، مي باشد که باعث تماس فلز با فلز و اصطکاک چسبنده به شکل يک جوش و يا پارگي و يا خراش مي شود که اصطلاحا به اين نوع سايش scuffing گويند که خود به چند نوع نقسيم مي شود.  بطور کلي مستعدترين مکان ها براي اين نوع سايش، سر و ته دندانه مي باشد. (براي توضيحات بيشتر به منبع دوم مراجعه نمائيد.) از روش هاي جلو گيري از اين نوع سايش مي توان افزايش ويسکوزيته روغن، افزايش سختي چرخدنده، پرداخت خوب سطح دندانه و در بعضي مواقع اصلاح پروفيل دندانه و تاج گذاري دندانه (crowing) که در اين روش وسط دندانه به صورت يک برآمدگي، بالا مي آيد و بدين ترتيب بيشتر بار توسط اين قسمت منتقل مي شود را نام برد.


2ـ تغيير شکل پلاستيک (plastic flow) :
اين نوع شکست وقتي حاصل مي شود که سطوح تماس تسليم شده و تحت بار سنگين تغيير شکل دهند. معمولا اين نوع شکست در نوک و در دو انتهاي (طرفين) دندانه رخ مي دهد. اما در مواقعي که نيروهاي لغزشي در سطح دندانه زياد باشند تغيير شکل در سراسر دندانه مشاهده مي شود. بطوريکه سطح دندانه بصورت موج موج در مي آيد. (به اين نوع تغيير شکل پلاستيک rippling گويند) براي جلو گيري از تغيير شکل دندانه مي توان بار اعمالي را کم کرده يا بر سختي دندانه افزود. نوع ديگري از تغيير شکل پلاستيک که به علت سرعت لغزشي بالا در حلزون ها و چرخ حلزون ها و چرخدنده هاي هيپوئيد مشاهده مي شود شيار شيار شدن سطح دندانه است که به اين نوع تغيير شکل Ridging (شيار شيار شدن يا چروک شدن) گويند.


3ـ شکست دندانه :
شکست دندانه چرخدنده، شکستي است که در آن تمام يا قسمت قابل توجهي از يک دندانه بر اثر بارگذاري بيش از حد، ضربه يا اغلب بر اثر تنش هاي خمشي مکرري که بيش از مقدار حد دوام ماده چرخدنده است، از چرخدنده جدا مي شود. اين نوع از شکست حاصل خستگي خمشي دندانه تحت بار خمشي وارد بر آن مي باشد.


در بررسي شکست دندانه بررسي چند موضوع ضروري است :


1ـ3ـ نقطه کانوني :
نقطه کانوني، نقطه اي است که شکست از آنجا آغاز مي شود. اين نقطه ممکن است يک شيار يا پارگي در ناحيه منحني ريشه (Root fillet) ، يکي از ترکهايي که بر اثرعمليات  حرارتي در سطح قطعه بوجود مي آيد و يا نقطه اتصال بين منحني ريشه دندانه به منحني پروفيل دندانه (اين نقطه از نظر تئوري ضعيف ترين نقطه در مقابل تنش هاي خمشي است) باشد.


2ـ3ـ خورندگي مخرب (Fretting corrosion) :
در طول زماني که ترک در حال رشد است روغن به درون آن نفوذ کرده و هر گاه دندانه وارد درگيري مي شود فشار هيدروليکي زيادي توليد مي کند که اين فشار باعث تخريب و اشاعه ترک به زير سطح دندانه چرخدنده مي شود.


3ـ3ـ شکست براثر بارگذاري بيش از حد مجاز (over load Breakage) :
اگر شکست دندانه به علت بارگذاري بيش از حد مجاز يا بر اثر ضربه رخ داده باشد معمولا سطح شکسته شده به صورت ريش ريش است، حتي اگر دندانه کاملا سخت شده باشد. با اين حال سطح شکست شبيه رشته هاي يک ماده پلاستيکي است که جدا جدا پيچانده شده اند.


4ـ3ـ موقعيت شکست : 
معمولا شکست دندانه هاي چرخدنده از ناحيه منحني ريشه بخصوص در منطقه پيوستن منحني ريشه به منحني پروفيل دندانه، آغاز مي شود. (يک تير يک سردرگير در تکيه گاه داراي ضعيف ترين مقطع است). گاهي اوقات کندگي خط گام به قدري شديد است که باعث شروع شکست دندانه از خط گام مي شود. گاهي اوقات نيز انطباق تداخلي ناخواسته اي که بين دندانه هاي درگير رخ مي دهد يا تنش هاي پسماند عمليات حرارتي باعث مي شود که شکست در ناحيه ريشه در وسط دو دندانه آغاز شود. در برخي موارد نيز نقص هاي ساختاري که در عمليات آهنگري (forging) قطعه ايجاد شده باعث مي شود که دندانه از نقطه اي غير قابل پيش بيني بشکند.


4ـ کندگي در دندانه هاي چرخدنده (pitting) :
کندگي عبارتست از شکست خستگي حاصل از تنش هاي تماسي (hertzian stresses) که باعث مي شود قسمت هايي از سطح دندانه چرخدنده بصورت حفره کنده شود. بر اساس شدت خسارتي که به سطح خورده است مي توان کندگي را به سه دسته تقسيم کرد:


1ـ4 ـ کندگي اوليه : 
در اين کندگي، قطر حفره ها بسيار کوچک و در حد 0.4 تا 0.8 ميليمتر مي باشد. اين کندگي در نقاطي رخ مي دهد که تنش از حد مجاز تجاوز نمايد و بدين وسيله تمايل دارد تا با کندن اين نقاط از روي سطح، بار را دوباره پخش نمايد. بدين ترتيب با پخش هموارتر بار، عمل کندگي کاهش يافته و در نهايت متوقف مي شود. به همين دليل  به اين نوع کندگي، کندگي تصحيح کننده (corrective pitting) نيز گويند.


2ـ4 ـ کندگي مخرب (destructive pitting) : 
اين نوع کندگي نسبت به کندگي اوليه شديدتر و قطر حفره هاي کندگي نيز بزرگتر است و وقتي بوجود مي آيد که تنش سطحي در مقايسه با حد دوام ماده بزرگ باشد. در اين نوع کندگي در صورتي که بار کاهش نيابد کندگي بطور پيوسته ادامه مي يابد تا جائي که چرخدنده بايد از سرويس خارج شود.


3ـ4 ـ کندگي خرد کننده (spalling) : 
اين نوع کندگي حالت شديدتر کندگي مخرب است که کندگي ها داراي قطر بزرگتري بوده و ناحيه قابل توجهي را در برمي گيرد. کندگي خرد کننده معمولا پس از کندگي مخرب روي مي دهد و علت آن خستگي سطحي سطوح باقيمانده (سطوح کنده نشده توسط کندگي مخرب)‌ و يا راه يافتن حفره هاي حاصل از کندگيهاي مخرب به يکديگر مي باشد.


وقوع کندگي مخرب يا خرد کننده حاکي از عدم تحمل تنش هاي تماسي توسط سطح مي باشد در بعضي موارد افزايش سختي ماده يا استفاده از موادي که کربوره يا نيتريده شده اند به جاي مواد فعلي مي تواند اين مشکل را حل کند در غير اين صورت يک طراحي مجدد بايد انجام شود که در آن ضخامت دندانه يا فاصله مراکز دو چرخدنده افزايش مي يابد (افزايش فاصله مراکز بار انتقالي را کاهش مي دهد)در درگيري ميان چرخدنده و پينيون، پينيون از استعداد بيشتري براي کندگي برخوردار است زيرا معمولا ‌به علت کوچکتر بودن نسبت به چرخدنده، تعداد دور بيشتري مي زند و در نتيجه بيشتر در معرض تنش هاي سطحي قرار مي گيرد. ثانيا در صورتي که پينيون به عنوان راننده (driver) بکار رود (که اغلب چنين است) جهت نيروهاي لغزش از خط گام به سمت طرفين خط گام مي باشد که اين عامل باعث مي شود ماده در ناحيه خط گام تحت کشش قرار گرفته و آماده ترک شود. (براي توضيحات بيشتر به منبع دوم مراجعه فرمائيد)


نتيجه :
با توجه به مباحث فوق،‌ نمودار تجربي نشان داده شده در شکل 6  را به عنوان حاصل بحث مورد توجه قرار دهيم. اين نمودار حاصل آزمايش و انجام تستهاي تجربي بر روي يک چرخدنده نوعي مي باشد که نتايج آن  براي ساير چرخدنده ها نيز قابل تعميم است. در اين نمودار که برحسب گشتاور و سرعت خطي گام رسم شده 5 ناحيه مختلف را مشاهده مي کنيد. در ناحيه اول، از آنجا که سرعت چرخدنده آن قدر زياد نيست که بتواند لايه روغن هيدرو ديناميکي را تشکيل دهد. لذا اين ناحيه اغلب با خستگي سايشي مواجه مي شود. در ناحيه سوم با اينکه سرعت براي تشکيل يک لايه روغن مناسب است اما سرعت به قدري بالا است که حرارت ناشي از آن باعث شکسته شدن لايه روغن  شده و در نتيجه پديده خراش (scoring) يا جوش خوردگي رخ مي دهد. در ناحيه چهارم کندگي رخ مي دهد. اين پديده از آنجا که يک نوع شکست خستگي است لذا وابسته به زمان و بار اعمالي مي باشد و در صورتي که نتش هاي تماسي بيش از حد دوام ماده باشد در هر سرعتي بالاخره رخ خواهد داد. لذا اين ناحيه در تمامي نواحي بالاي حد دوام مشاهده مي شود. در ناحيه پنجم دندانه بيشترين استعداد را براي شکسته شدن دارد. علت اصلي شکست در اين ناحيه ضعيف شدن سطح مقطع دندانه بر اثر سايش، تغيير شکل پروفيل دندانه و تمرکز تنش در برخي نقاط بخصوص در ناحيه‏ ريشه بر اثر سايش يا شوک و ضربه وارد به دندانه بر اثر سايش و بالاخره خستگي خمشي مي باشد. بنابراين طراح بايد سعي کند براي يک عمر نامحدود، شرايط کاري چرخدنده را در ناحيه دوم قرار دهد.

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فلزات و تغییر شکلشان
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:1 | بازدید : 1171 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

فلزات و تغيير شکلشان
فلز ماده‌اي است که مي‌توان آن را صيقل داده و براق کرد، يا به طرح‌هاي گوناگون در آورد و از آن مفتول‌هاي سيمي ظريف تهيه کرد. فلز جسمي است که آزمايش‌هاي مربوط به گرما و مهم‌تر از همه جريان الکتريکي را به خوبي هدايت مي‌کند. فلزات با يکديگر فرق زيادي دارند، از جمله در رنگ و سختي و نرمي، تعدادي از آنها ممکن است به آساني خم شده و يا خيلي محکم و مقاوم باشند .

شکل واقعي فلزات
شکل واقعي فلزات به اندازه يون و تعداد الکترون‌هايي که هر يون در حوزه اشتراکي دارد و انرژي يون‌ها و الکترون‌ها بستگي دارد. هر قدر فلز گرمتر شود اين انرژي زيادتر خواهد شد. پس فلزات گوناگون ممکن است طرح‌هاي گوناگوني به خود بگيرند. يک فلز ممکن است در حرارت‌هاي مختلف، طرح‌هاي متنوعي را اختيار کند، اما در بيشتر آرايش‌ها، يون‌ها کاملاً پهلوي هم قرار دارند، و معمولاً تراکم در فلزات زيادتر از ديگر مواد است. اختلافات عمده فلزات و ديگر جامدات و مايعات.فلزات هادي خوب برق هستند. چون الکترون‌هاي آنها براي حرکت مانعي ندارند. همه فلزات جامد و مايع گروهي الکترون آزاد دارند، طبعا همه فلزات هادي‌هاي خوب الکتريسيته هستند. به اين سبب فلزات از ديگر گروه‌هاي عناصر، کاملاً متفاوت دارد.
اختلاف عمده فلزات و ديگر جامدات و مايعات، در توانايي هدايت گرما و الکتريسيته است. هادي خوب آزمايش‌هاي مربوط به گرما جسمي است که ذرات آن طوري تنظيم شوند که بتوانند آزادانه نوسان يافته و به ذرات مجاور خود نيز امکان نوسان آزاد را بدهند. "گرم شدن" همان نوسانات سريع يون‌ها و الکترون‌ها است. در فلزات چون گروه الکترون‌ها، غبار مانند يون‌ها را احاطه مي‌کنند، طبعا هادي‌هاي خوبي براي حرارت هستند «رسانش گرمايي فلزات).

مقاومت مکانيکي فلز
مقصود آن مقدار باري است که فلز مي‌تواند تحمل کرده، نشکند. بسياري از فلزات، وقتي گرم هستند، اگر تحت فشار قرار گيرند، شکل خود را زيادتر از موقعي که سرد هستند، تغيير مي‌دهند. بسياري از فلزات در زير فشار متغيير مانند نوسانات، آسانتر از موقعي که سنگين باري را تحمل مي‌کنند، مي‌شکنند.

علت درخشش فلزات
دليل اول آن است که با طرح ريزي و براق کردن صحيح مي‌توان فلزات را به شکل خيلي صاف تهيه کرد. گر چه آنها نيز تصاوير را خوب منعکس مي‌کنند، ولي ظاهر سفيد و درخشان بيشتر قطعات فلزي صيقلي شده را ندارند. بطور کلي جلا و درخشندگي فلز بستگي دارد به گروه الکترون‌هاي آن دارد.الکترون‌ها مي‌توانند هر نوع انرژي را که به روي فلزات مي‌افتد جذب کنند؛ زيرا در حرکت آزاد هستند. بيشتر انرژي الکترون‌ها از تابش نوري است که به آنها مي‌افتد، خواه نور آفتاب باشد يا نور برق. اکثر فلزات همه انرژي جذب شده را پس مي‌دهند، به همين دليل، نه تنها درخشان بلکه سفيد به نظر مي‌آيند.

علت تغيير شکل فلزات
بسياري از فلزات در حرارت ويژه‌اي، آرايش يون‌هاي خود را تغيير مي‌دهند. با تغيير ترتيب آرايش يون‌هاي بسياري از خصوصيات ديگر فلز نيز دگرگون مي‌شود و ممکن است فلز کم و بيش شکننده، قردار، بادوام و قابل انحنا شود يا اينکه انجام کار با آن آسان گردد. بسياري از فلزات در هنگام سرد بودن، به سختي تغيير شکل مي‌پذيرند. بيشتر فلزات جامد را به زحمت مي‌توان در اثر کوبيدن به صورت ورقه و مفتو‌ل‌هاي سيم در آورده، ولي اگر فلز گرم شود، انجام هر دو آسان است.

جستارهاي وابسته

آلياژ 
اجسام رسانا 
الکترون 
انبساط جامدات 
انتقال گرما 
جامد 
تنگستن 
رسانش الکتريکي فلزات 
فلزات مايع 
مقاومت مکانيکي 
بسياري از قطعات آلومينيمي به همان روش و با استفاده از همان دستگاه هايي شکل داده مي شوند که براي شکل دادن فلزاتي چون فولاد ، مس و غيره به کار مي رود اما در شکل دادن آلومينيم و آلياژهيا آن براي دستيابي به شکل مورد نظر بايد چندين مطلب مهم را در نظر گرفت از ميان خواص مشخص آلومينيم مي توان خواص زير را نامب رد آلومينم سطحي نرمتر از فولاد دارد آلومينيم در مقابل شيار ( شکاف ) حساس است آولومينم اگر تحت خمش قرار بگيرد تمايل قابل توجه اي در بر گشتنب ه حالت اوليه خود دارد ( فنريت بالا)آلومينيم ضريب انتساط حرارتي و قابليت حدايت حرارتي زيادي دارد سطح آلومينم به آساني آسيب مي بيند بنابراين توليدات نيمه تمام و قطعات تمام شده آلومينيم بايد در موقع جابه جايي کل شود و از اکسيژن يا شراندن آن بر روي ميز کار و کف زمين پرهيز کرد از آلودگي سطح فلزي آلومينيم با ذرات فلزات سنگين بايد پرهيز شود زيرا در صورت وجود رطوبت به خودگي آلومينيم کمک مي کند.

آلومينم داراي فنريت زيادي است وقتي آلومينيم خم يا تا شود قابليت انعطاف ( فنريت ) خيره کننده در مقايسه با قابيت انعطاف ( فنريت ) فولاد معمولي از خود نشان مي دهد هر چه آلياژ سخت تر باشد فنريت آن بيشتر است برگشت پذيري را مي توان با خم کردن بيش از اندازه جبران کرد ولي مقدار صحيح و مطلوب آن براي کار مورد نظر را بايد از طريق آزمايش و خظا تعيين کرد فنريت زياد آلومينم در مقايسه با فولاد هب علت مدول الاستيکي نسبتا پايين آن است بيش از حد گرم کردن ماده آلومينيمي در دماهاي غير مجاز حتي به مدت بسيار کوتاه آسيب جبران ناپذيريبه فلز مي رساند آن قدر که بريا برازندگي آن با کار بايد آن را دوباره ذوب کرد بنابر اين در کليه عمليات کار گرم بايد دقت دما را کنترل کرد.اغلب عمليات شکل دادن آلومينيم در حالت سرد انجام مي گيرد زيرا وقتي پوفيلي با رويه نازک و روق هاي نازک حرادت داده مي شوند امکان تاب خوردن آنها وجود دارد نيروي لازم براي تغيير شکل آلومينيم کمتر از فولاد است نرمي آلومينيم به خود ماده ( نوع آلياژ ) و حالت آن بستگي دارد وضعيت آلومينيم مانند هر فلز ديگري در اثر کار سرد تغيير مي کند تاثير کار سرد بر آلومينم از اين قرار است ماده مستحکم تر و سخت تر مي شود در قطعه تنش توليد مي شود اگر تغيير شکل از ظرفيت تغيير شکل پذيري فلز بيشتر شود کار سرد مممکن است باعث ترک خوردن آن شود راحت ترين ماده آلومينيمي از نظر تغيير شکل و نرمي آلويمينم حالص آلومينيم تصفيه شده و آلياژ Al-Mn در حالت نرم است.

آلومينيم خالص و آلياژهاي آلومينيم در حالت نيمه سخت و آلياژهاي پير سختي پذير در حالت نرم در حال کار پذير هستند گر چه کارپذيري آن ها کمتر از موادبيشتر شاد شده است آلياژ هاي آلومينيم در حالت سخت يا حالات کاملا پير سهت شده به مقدار کمي کار پذيرند و به طور کلي کارپذيري آنها بسيار مشکل است.آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم 534% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al-Liمي تواند حدود 10 درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود.

آلياژ هاي Al-Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند. آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم 534% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al-Liمي تواند حدود 10 درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود آلياژ هاي Al-Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند .

آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم 534% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al-Liمي تواند حدود 10 درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود آلياژ هاي Al-Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند استکام بالاي آلياژهاي Al-Li ناشي از قابليت آن ها براي پير سختي است مهمترين زمينه هاي کاربرد آلومينم در صنايع عبارتند از :1- مصارف خانگي نظير ظروف 2- مصارف ساختماني نظير در و پنجره 3- مصارف تاسيساتي نظير لوله و اتصالات 4- مصارف صنايع فضايي5- مصارف اتومبيل سازي 6- مصارف کشتي سازي بدنه پروانه پمپ 7- مصارف تجاري و بسته بندي چاي مواد لبني ضخامت تا 10 ميکرون 8- مصارف الکتريکي : نظير کابل ها .
بسياري از قطعات آلومينيمي به همان روشو با استفاده از همان دستگاه هايي شکل داده مي شوند که براي شکل دادن فلزاتي چون فولاد ، مس و غيره به کار مي رود اما در شکل دادن آلومينيم و آلياژهيا آن براي دستيابي به شکل مورد نظر بايد چندين مطلب مهم را در نظر گرفت از ميان خواص مشخص آلومينيم مي توان خواص زير را نامب رد آلومينم سطحي نرمتر از فولاد دارد آلومينيم در مقابل شيار ( شکاف ) حساس است.
آلومينيوم اگر تحت خمش قرار بگيرد تمايل قابل توجه اي در بر گشتنب ه حالت اوليه خود دارد ( فنريت بالا)آلومينيم ضريب انتساط حرارتي و قابليت حدايت حرارتي زيادي دارد سطح آلومينم به آساني آسيب مي بيند بنابراين توليدات نيمه تمام و قطعات تمام شده آلومينيم بايد در موقع جابه جايي کل شود و از اکسيژن يا شراندن آن بر روي ميز کار و کف زمين پرهيز کرد از آلودگي سطح فلزي آلومينيم با ذرات فلزات سنگين بايد پرهيز شود زيرا در صورت وجود رطوبت به خودگي آلومينيم کمک مي کند آلومينم داراي فنريت زيادي است.

وقتي آلومينيم خم يا تا شود قابليت انعطاف ( فنريت ) خيره کننده در مقايسه با قابيت انعطاف ( فنريت ) فولاد معمولي از خود نشان مي دهد هر چه آلياژ سخت تر باشد فنريت آن بيشتر است برگشت پذيري را مي توان با خم کردن بيش از اندازه جبران کرد ولي مقدار صحيح و مطلوب آن براي کار مورد نظر را بايد از طريق آزمايش و خظا تعيين کرد فنريت زياد آلومينم در مقايسه با فولاد هب علت مدول الاستيکي نسبتا پايين آن است بيش از حد گرم کردن ماده آلومينيمي در دماهاي غير مجاز حتي به مدت بسيار کوتاه آسيب جبران ناپذيريبه فلز مي رساند آن قدر که بريا برازندگي آن با کار بايد آن را دوباره ذوب کرد بنابر اين در کليه عمليات کار گرم بايد دقت دما را کنترل کرد .

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فلزات و تغییر شکلشان
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:1 | بازدید : 1184 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

فلزات و تغيير شکلشان
فلز ماده‌اي است که مي‌توان آن را صيقل داده و براق کرد، يا به طرح‌هاي گوناگون در آورد و از آن مفتول‌هاي سيمي ظريف تهيه کرد. فلز جسمي است که آزمايش‌هاي مربوط به گرما و مهم‌تر از همه جريان الکتريکي را به خوبي هدايت مي‌کند. فلزات با يکديگر فرق زيادي دارند، از جمله در رنگ و سختي و نرمي، تعدادي از آنها ممکن است به آساني خم شده و يا خيلي محکم و مقاوم باشند .

شکل واقعي فلزات
شکل واقعي فلزات به اندازه يون و تعداد الکترون‌هايي که هر يون در حوزه اشتراکي دارد و انرژي يون‌ها و الکترون‌ها بستگي دارد. هر قدر فلز گرمتر شود اين انرژي زيادتر خواهد شد. پس فلزات گوناگون ممکن است طرح‌هاي گوناگوني به خود بگيرند. يک فلز ممکن است در حرارت‌هاي مختلف، طرح‌هاي متنوعي را اختيار کند، اما در بيشتر آرايش‌ها، يون‌ها کاملاً پهلوي هم قرار دارند، و معمولاً تراکم در فلزات زيادتر از ديگر مواد است. اختلافات عمده فلزات و ديگر جامدات و مايعات.فلزات هادي خوب برق هستند. چون الکترون‌هاي آنها براي حرکت مانعي ندارند. همه فلزات جامد و مايع گروهي الکترون آزاد دارند، طبعا همه فلزات هادي‌هاي خوب الکتريسيته هستند. به اين سبب فلزات از ديگر گروه‌هاي عناصر، کاملاً متفاوت دارد.
اختلاف عمده فلزات و ديگر جامدات و مايعات، در توانايي هدايت گرما و الکتريسيته است. هادي خوب آزمايش‌هاي مربوط به گرما جسمي است که ذرات آن طوري تنظيم شوند که بتوانند آزادانه نوسان يافته و به ذرات مجاور خود نيز امکان نوسان آزاد را بدهند. "گرم شدن" همان نوسانات سريع يون‌ها و الکترون‌ها است. در فلزات چون گروه الکترون‌ها، غبار مانند يون‌ها را احاطه مي‌کنند، طبعا هادي‌هاي خوبي براي حرارت هستند «رسانش گرمايي فلزات).

مقاومت مکانيکي فلز
مقصود آن مقدار باري است که فلز مي‌تواند تحمل کرده، نشکند. بسياري از فلزات، وقتي گرم هستند، اگر تحت فشار قرار گيرند، شکل خود را زيادتر از موقعي که سرد هستند، تغيير مي‌دهند. بسياري از فلزات در زير فشار متغيير مانند نوسانات، آسانتر از موقعي که سنگين باري را تحمل مي‌کنند، مي‌شکنند.

علت درخشش فلزات
دليل اول آن است که با طرح ريزي و براق کردن صحيح مي‌توان فلزات را به شکل خيلي صاف تهيه کرد. گر چه آنها نيز تصاوير را خوب منعکس مي‌کنند، ولي ظاهر سفيد و درخشان بيشتر قطعات فلزي صيقلي شده را ندارند. بطور کلي جلا و درخشندگي فلز بستگي دارد به گروه الکترون‌هاي آن دارد.الکترون‌ها مي‌توانند هر نوع انرژي را که به روي فلزات مي‌افتد جذب کنند؛ زيرا در حرکت آزاد هستند. بيشتر انرژي الکترون‌ها از تابش نوري است که به آنها مي‌افتد، خواه نور آفتاب باشد يا نور برق. اکثر فلزات همه انرژي جذب شده را پس مي‌دهند، به همين دليل، نه تنها درخشان بلکه سفيد به نظر مي‌آيند.

علت تغيير شکل فلزات
بسياري از فلزات در حرارت ويژه‌اي، آرايش يون‌هاي خود را تغيير مي‌دهند. با تغيير ترتيب آرايش يون‌هاي بسياري از خصوصيات ديگر فلز نيز دگرگون مي‌شود و ممکن است فلز کم و بيش شکننده، قردار، بادوام و قابل انحنا شود يا اينکه انجام کار با آن آسان گردد. بسياري از فلزات در هنگام سرد بودن، به سختي تغيير شکل مي‌پذيرند. بيشتر فلزات جامد را به زحمت مي‌توان در اثر کوبيدن به صورت ورقه و مفتو‌ل‌هاي سيم در آورده، ولي اگر فلز گرم شود، انجام هر دو آسان است.

جستارهاي وابسته

آلياژ 
اجسام رسانا 
الکترون 
انبساط جامدات 
انتقال گرما 
جامد 
تنگستن 
رسانش الکتريکي فلزات 
فلزات مايع 
مقاومت مکانيکي 
بسياري از قطعات آلومينيمي به همان روش و با استفاده از همان دستگاه هايي شکل داده مي شوند که براي شکل دادن فلزاتي چون فولاد ، مس و غيره به کار مي رود اما در شکل دادن آلومينيم و آلياژهيا آن براي دستيابي به شکل مورد نظر بايد چندين مطلب مهم را در نظر گرفت از ميان خواص مشخص آلومينيم مي توان خواص زير را نامب رد آلومينم سطحي نرمتر از فولاد دارد آلومينيم در مقابل شيار ( شکاف ) حساس است آولومينم اگر تحت خمش قرار بگيرد تمايل قابل توجه اي در بر گشتنب ه حالت اوليه خود دارد ( فنريت بالا)آلومينيم ضريب انتساط حرارتي و قابليت حدايت حرارتي زيادي دارد سطح آلومينم به آساني آسيب مي بيند بنابراين توليدات نيمه تمام و قطعات تمام شده آلومينيم بايد در موقع جابه جايي کل شود و از اکسيژن يا شراندن آن بر روي ميز کار و کف زمين پرهيز کرد از آلودگي سطح فلزي آلومينيم با ذرات فلزات سنگين بايد پرهيز شود زيرا در صورت وجود رطوبت به خودگي آلومينيم کمک مي کند.

آلومينم داراي فنريت زيادي است وقتي آلومينيم خم يا تا شود قابليت انعطاف ( فنريت ) خيره کننده در مقايسه با قابيت انعطاف ( فنريت ) فولاد معمولي از خود نشان مي دهد هر چه آلياژ سخت تر باشد فنريت آن بيشتر است برگشت پذيري را مي توان با خم کردن بيش از اندازه جبران کرد ولي مقدار صحيح و مطلوب آن براي کار مورد نظر را بايد از طريق آزمايش و خظا تعيين کرد فنريت زياد آلومينم در مقايسه با فولاد هب علت مدول الاستيکي نسبتا پايين آن است بيش از حد گرم کردن ماده آلومينيمي در دماهاي غير مجاز حتي به مدت بسيار کوتاه آسيب جبران ناپذيريبه فلز مي رساند آن قدر که بريا برازندگي آن با کار بايد آن را دوباره ذوب کرد بنابر اين در کليه عمليات کار گرم بايد دقت دما را کنترل کرد.اغلب عمليات شکل دادن آلومينيم در حالت سرد انجام مي گيرد زيرا وقتي پوفيلي با رويه نازک و روق هاي نازک حرادت داده مي شوند امکان تاب خوردن آنها وجود دارد نيروي لازم براي تغيير شکل آلومينيم کمتر از فولاد است نرمي آلومينيم به خود ماده ( نوع آلياژ ) و حالت آن بستگي دارد وضعيت آلومينيم مانند هر فلز ديگري در اثر کار سرد تغيير مي کند تاثير کار سرد بر آلومينم از اين قرار است ماده مستحکم تر و سخت تر مي شود در قطعه تنش توليد مي شود اگر تغيير شکل از ظرفيت تغيير شکل پذيري فلز بيشتر شود کار سرد مممکن است باعث ترک خوردن آن شود راحت ترين ماده آلومينيمي از نظر تغيير شکل و نرمي آلويمينم حالص آلومينيم تصفيه شده و آلياژ Al-Mn در حالت نرم است.

آلومينيم خالص و آلياژهاي آلومينيم در حالت نيمه سخت و آلياژهاي پير سختي پذير در حالت نرم در حال کار پذير هستند گر چه کارپذيري آن ها کمتر از موادبيشتر شاد شده است آلياژ هاي آلومينيم در حالت سخت يا حالات کاملا پير سهت شده به مقدار کمي کار پذيرند و به طور کلي کارپذيري آنها بسيار مشکل است.آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم 534% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al-Liمي تواند حدود 10 درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود.

آلياژ هاي Al-Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند. آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم 534% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al-Liمي تواند حدود 10 درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود آلياژ هاي Al-Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند .

آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم 534% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al-Liمي تواند حدود 10 درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود آلياژ هاي Al-Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند استکام بالاي آلياژهاي Al-Li ناشي از قابليت آن ها براي پير سختي است مهمترين زمينه هاي کاربرد آلومينم در صنايع عبارتند از :1- مصارف خانگي نظير ظروف 2- مصارف ساختماني نظير در و پنجره 3- مصارف تاسيساتي نظير لوله و اتصالات 4- مصارف صنايع فضايي5- مصارف اتومبيل سازي 6- مصارف کشتي سازي بدنه پروانه پمپ 7- مصارف تجاري و بسته بندي چاي مواد لبني ضخامت تا 10 ميکرون 8- مصارف الکتريکي : نظير کابل ها .
بسياري از قطعات آلومينيمي به همان روشو با استفاده از همان دستگاه هايي شکل داده مي شوند که براي شکل دادن فلزاتي چون فولاد ، مس و غيره به کار مي رود اما در شکل دادن آلومينيم و آلياژهيا آن براي دستيابي به شکل مورد نظر بايد چندين مطلب مهم را در نظر گرفت از ميان خواص مشخص آلومينيم مي توان خواص زير را نامب رد آلومينم سطحي نرمتر از فولاد دارد آلومينيم در مقابل شيار ( شکاف ) حساس است.
آلومينيوم اگر تحت خمش قرار بگيرد تمايل قابل توجه اي در بر گشتنب ه حالت اوليه خود دارد ( فنريت بالا)آلومينيم ضريب انتساط حرارتي و قابليت حدايت حرارتي زيادي دارد سطح آلومينم به آساني آسيب مي بيند بنابراين توليدات نيمه تمام و قطعات تمام شده آلومينيم بايد در موقع جابه جايي کل شود و از اکسيژن يا شراندن آن بر روي ميز کار و کف زمين پرهيز کرد از آلودگي سطح فلزي آلومينيم با ذرات فلزات سنگين بايد پرهيز شود زيرا در صورت وجود رطوبت به خودگي آلومينيم کمک مي کند آلومينم داراي فنريت زيادي است.

وقتي آلومينيم خم يا تا شود قابليت انعطاف ( فنريت ) خيره کننده در مقايسه با قابيت انعطاف ( فنريت ) فولاد معمولي از خود نشان مي دهد هر چه آلياژ سخت تر باشد فنريت آن بيشتر است برگشت پذيري را مي توان با خم کردن بيش از اندازه جبران کرد ولي مقدار صحيح و مطلوب آن براي کار مورد نظر را بايد از طريق آزمايش و خظا تعيين کرد فنريت زياد آلومينم در مقايسه با فولاد هب علت مدول الاستيکي نسبتا پايين آن است بيش از حد گرم کردن ماده آلومينيمي در دماهاي غير مجاز حتي به مدت بسيار کوتاه آسيب جبران ناپذيريبه فلز مي رساند آن قدر که بريا برازندگي آن با کار بايد آن را دوباره ذوب کرد بنابر اين در کليه عمليات کار گرم بايد دقت دما را کنترل کرد .

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


انواع تغییر شکل
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:1 | بازدید : 1236 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

بررسي مکانيزمهاي ايجاد ترک و مکانيزمهاي متفاوت رشد سريع يا در حد بحراني ترک و رشد آرام و پايينتر از رشد بحراني از اهميت ويژه صنعتي برخوردارند. بررسي فعل و انفعالات فيزيکي که به هنگام شکست روي ميدهد چندان ساده نيست، زيرا چگونگي ايجاد ترک و رشد آن و بالاخره نوع شکست در مواد کريستالي به جنس، ساختار شبکه کريستالي، ريزساختار و از آنجا که قطعات معمولا به طور کامل سالم و بدون عيب نيستند به نوع، اندازه و موقعيت عيب، نوع و حالت تنش وارد بر آنها بستگي خواهد داشت. معمولا شکست درفلزات به شکست نرم و شکست ترد تقسيم مي شود.در صنعت هدف، کنترل و به تعويق انداختن شکست است.

شکست نرم: 
بسياري از فلزات و آلياژهاي آنها، به ويژه آنهايي که داراي شبکه fcc هستند، مانند آلومينيوم و آلياژهاي آن، در تمام درجه حرارتها، شکست نرم خواهند داشت. شکست نرم به آرامي و پس از تغيير شکل پلاستيکي زياد به ازاي تنشي بالاتر از استحکام کششي ظاهر ميشود. از مشخصات شکست نرم، تحت تاثير تنش کششي، ظاهر گشتن گلويي يا نازکي موضعي و ايجاد حفره هاي بسيار ريز در درون قسمت گلويي و اتصال آنها به يکديگر تا رسيدن به حد يک ترک ريز و رشد آرام ترک تا حد پارگي يا شکست نهايي است

مراحل مختلف شكست نرم در يك فلز انعطاف پذير

در اين نوع شکست علت ايجاد حفرهاي ريز در محدوده گلويي ميتواند تغيير شکل غير يکنواخت ناشي از ناخالصيهاي موجود در ماده اصلي زمينه باشد. لذا با ايجاد حفره هاي بسيار ريز در محدوده گلويي حالت تنش سه محوري برقرار ميشود که منجر به ايجاد ترک ميشود .
در طراحي و ساخت اجزاي ماشين آلات و در ساختمان سازي، تنشهاي وارد بر سازه هاي فلزي در محدوده الاستيکي انتخاب ميشود. بنابراين در کاربرد صنعتي، شکست در حالت تنش استاتيکي در مواد انعطاف پذير ( داکتيل ) يک پيشامد نامطلوب است.

ترك داخلي در نا حيه نازك شده در نمونه كششي مس با خلوص بالا

شکست ترد:
شکست ترد معمولا در فلزاتي با ساختار کريستالي مکعب مرکزدار(bcc ) و هگزاگونال متراکم (hcp) و آلياژهاي آنها در درجه حرارتهاي پايين ( معمولا پايينتر از دماي معمولي محيط ) و سرعتهاي تغيير شکل بالا بطور ناگهاني ظاهر ميشود. شکست ترد در امتداد صفحه کريستالي معيني، به نام صفحه کليواژ، انجام ميگيرد. در شکست ترد عموما تغيير شکل پلاستيکي قابل توجهي در منطقه شکست مشاهده نميشود.نظريه شکست ابتدا علت شکست را اين چنين بيان کرد که تمام پيوندهاي اتمي در امتداد صفحه شکست هم زمان با هم گسيخته ميشوند. بدين ترتيب که با ازدياد تنش فاصله اتمها از يکديگر دور ميشوند ودر نهايت به محض اينکه تنش به حد تنش شکست ( تنش بحراني ) رسيد، در نتيجه گسستن تمامي پيوندهاي اتمي در صفحه عمود بر امتداد کشش، شکست پديدار ميشود.در جدول زير تنشهاي بحراني عمود بر صفحات کريستالي معين در چند تک کريستال براي شکست داده شده است.

شكست ترد وتعدادي از تك كريستالها

عملا تنش لازم براي شکست مواد لازم فلزي به اندازه قابل توجهي کمتراز تنش شکست محا سبه شده ا ز طريق تئوري است . بنابراين فعل وانفعال شکست نميتواند از طريق گسستن همزمان تمامي پيوند هاي اتمي درامتداد سطح شکست صورت گيرد. بد ين ترتيب فعل و انفعالات شکست عملا بيشتر از طريق ايجاد يک ترک بسيار ريز به عنوان منشا ترک و رشد و پيشروي آن انجام ميگيرد . براي پيشروي ترک د ر يک ماده لازم است مقدار تنش متمرکز در نوک ترک از استحکام کششي در آن موضع فراتر رود . د ر مواردي که شرايط براي پيشروي منشا ترک مساعد نيست ترک مي تواند متوقف گشته وشکست پديدار نشود.


تئوري گريفيت:
او چنين بيان مي کند که در ماده اي که حاوي تعدادي ترک بسيار ريز باطول معيني است ، همين که مقدار تنش متمرکز درنوک ترک ، حداقل به مقدار تنش لازم براي گسستن پيوندهاي اتمي د رآن موضع ( استحکام کششي ) رسيد، شکست ظاهر ميشود . باپيشرفت ترک ، سطح ترک افزايش مي يابد . اين مطلب بدين معني است که براي ايجاد اين سطح بايد انرژي به کار برده شود . اين مقدار انرژي از انرژي تغيير شکل کسب مي شود.
بنابراين فرضيه گريفيت علت پديدار گشتن شکست ترد را وجود ترکها و خراشهاي سطحي بسيار ريز ( با اندازه بحراني) و پائين بودن استحکام را د رآن مواضع مي داند . اماموادب هم وجود دارد که بد ون داشتن ترکهاي سطحي بسيار ريز شکست ترد د ر آنها پديدار مي شود . بنابراين د ر اين گونه مواد هم بايد فعل وانفعالاتي صورت گيرد که موجب به وجود آمدن تمرکز تنش وفراتر رفتن موضعي مقدارتنش از استحکام کششي ود رنتيجه ايجاد منشا ترک شود. زنر و اشترو مکانيزم اين فعل و انفعال راچنين بيان داشتند که در حين تغيير شکل پلا ستيکي نابجاييها در پشت موانع ( مانند مرزدانه ها ومرز مشترک د و قلوييها ) تجمع يافته وبدين ترتيب در زير نيم صفحه هاي مربوط به اين نابجاييها ترکهاي بسيار ريزي ايجاد مي شود .
اين ترکهاي بسيار ريزهمچنين مي تواند محلهاي مناسبي براي نفوذ عناصري مانند اکسيژن ، ازت وکربن درآنها وايجاد فازهاي ثانوي ترد ودر نتيجه شکست ترد باشند. چنين رفتار ترد د ر شکست ترد مس باوجود عناصري مانند آنتيموان وآهن همراه بااکسيژن مشاهده شده است .

مكانيزم ايجاد ترك از طريق نابجاييها

الف) تجمع نابجائيها در پشت مرز دانه ها (Zener) 
ب) تلاقي نابجائيها (Cottrell)

کاترل مکانيزم د ومي رابراي ايجاد منشا ترک ارائه کرد. بد ين صورت که منشا ترکهاي ريز مي تواند د ر اثر تلا قي د و صفحه لغزش بايکد يگر ، د ر نتيجه د ر هم آميختن نابجاييها د ر محل تلا قي آن د و صفحه و ايجاد نابجاييها ي جد يد ، ناشي شود، اين مکانيز م مي تواند د ليلي براي ايجاد سطح شکست ( صفحه کليواژ ) مشاهده شده د ر صفحه (001 ) د ر فلزات باساختار کريستالي مکعب مرکزدار (bcc ) باشد.
درفلزات چندين کريستالي شکست تر د ميتواند به صورت برون دانه اي ( بين دانه اي) و يا درون دانه اي باشد.شکست برون دانه اي در بين دانه ها د ر امتداد مرز دانه ها ظاهر مي شود. د ليل اين نوع شکست بيشتر ميتواند وجود ناخالصيها يا جدايش و رسوب عناصر يا فازهاي ترد و شکننده د ر امتداد مرز دانه ها باشد. شکست ترد درفلزات بيشتر به صورت درون دانه اي است . بدين ترتيب که ترک د ر داخل دانه ها گسترش مي يابد. د رجه حرارت و سرعت تغيير شکل تاثير مخالفي برروي نوع شکست خواهد داشت ، به طوري که باکاهش درجه حرارت و ازد ياد سرعت تغيير شکل ، تمايل براي شکست ترد به صورت درون دانه اي د ر حين خزش د ر نتيجه تغييرات شيميائي دراثر اکسيداسيون ممکن خواهد بود. چنانچه اکسيداسيون برون دانه اي در فلزات صورت گيرد، تنش شکست بسيار کاهش مي يابد.

تافنس شکست:
چنانچه در جسمي ترک وجود داشته باشد، د راين صورت استحکام آن جسم استحکامي نيست که از طريق آزمايش کشش به دست مي آيد ، بلکه آن کمتر است. د راين صورت مسئله ترک واشاعه آن اهميت پيدا مي کند. در اينجا تافنس شکست به رفتار مکانيکي اجسام ، شامل ترک ياد يگر عيوب بسيار ريز سطحي ياداخلي مربوط ميشود. البته م يتوان اذعان کرد که عموما تمام اجسام عاري از عيب نبوده و شامل عيوبي هستند . دراين صورت آن چه که د رطراحي و اتنخاب مواد براي ما اهميت صنعتي ويژه اي دارد ، مشخص کردن حد اکثر تش قابل تحمل براي جسمي است که شامل عيبي با شکل و اندازه معيني است . بنابراين به کمک تافنس شکست مي توان توانايي جسمي که بطور کامل سالم نيست راد رمقابل يک بار خارجي وارد برجسم سنجيد.معمولابراي تعيين تافنس شکست از آزمايش کشش برروي نمونه آماده شده اي از جنس معين که ترکي بطول وشکل معيني برطبق استاندارد درسطح ياداخل نمونه بطورعمد ايجاد شده استفاده مي شود، شکل نمونه به گونه اي د ر دستگاه آزمايش کشش قرار مي گيرد که ترک ريز به صورت عمود برامتداد تنش کششي قرار گيرد.

اکنون اين سئوال مطرح مي شود که به ازاي چه مقداري از تنش s جوانه ترک مصنوعي د ر داخل جسم گسترش مي يابد تاحدي که منجر به شکست نمونه شود . در اطراف اين ترک تنش به صورت پيچيده اي توزيع مي شود. حداکثر تنش کششي ايجاد شده د ر راس ترک بزرگتر از خارجيs است و تنش بحراني ( sc ) ناميده ميشود.تا زماني که sc کوچکتراز استحکام کششي است نمونه نمي شکند .با وارد آمدن تنش به نمونه د ر محدوده الاستيکي ابتدا انرژي پتانسيل در نمونه ذ خيره مي شود . موقعي که ترک شروع به رشد مي کند بين مقدارکاهش انرژي پتانسيل ذخيره شده د رنمونه وانرژي سطحي ناشي از رشد ترک تعادل برقرار است . تازماني رشد ترک ادامه پيدا مي کند که از انرژي الاستيکي کاسته و به انرژي سطحي افزوده شود، يعني تالحظه اي که شکست ظاهر گرد د .ابتدا گريفيث با توجه به روابط مربوط به انرژي پتانسيل ذ خيره شده و انرژي سطحي ترک در ماده الاستيکي ،مانند شيشه و تغيير و تبد يل آنها به يک د يگررابطه زير را ارائه کرد: 
s=?2Egs ? pa

اين رابطه براي حالت تنش د و بعدي برقرار است . gs د ر اين رابطه انرژي سطحي ويژه و E مد ول الاستيکي ماده است .براي حالت تغيير شکل د و بعدي ( حالت تنش سه بعدي باصرفنظر از تغيير شکل د ربعد سوم ) رابطه زير را ارائه کرد:

(s = ? 2Egs ? pa(1_ n²


لازم به تذکر است که رابطه گريفيث براي يک ماده الاستيکي شامل ترک بسيار ريز باراس ترک تيز ارائه شد و اين رابطه ترک باشعاع راس ترک 0?r را شامل نمي شو د . بنابراين رابطه گريفيث شرط لازم براي تخريب است ، اما شرط کافي نيست .
در رابطه گريفيث انرژي تغيير شکل پلاستيکي در نظر گرفته نشده است . ازاين ر و اروان انرژي تغيير شکل پلاستيکي ، که براي فلزات و پليمرها در فرآيند شکست قابل توجه است رادر نظر گرفت و رابطه زير راارائه کرد:

s = ? 2E(gs+gp) ? pa

سپس اروين رابطه گريفيث را براي موادي که قابليت تغيير شکل پلاستيکي دارند ، به کار برد و باتوجه به ميزان رها شدن انرژي تغيير شکل الاستيکي در واحد طول ترک د رحين رشد (G) رابطه زير را براي حالت تنش د و بعدي ارائه داد :

s = ? EG ? pa

بامقايسه با رابطه قبل (gs+gp) 2 = s است . بد ين ترتيب د ر لحظه ناپايداري ، وقتي ميزان رها شد ن انزژي تغيير شکل الاستيکي به يک مقدار بحراني رسيد ، شکست پديدار مي شود. در اين صورت در لحظه شکست :
براي حالت تنش دو بعدي Gc=pasc²?E
براي حالت کرنش دو بعديGc= pa(1- n² ) sc² ? E = Kc² ? E

Gcمقياسي براي تافنس شکست يک ماده بوده و مقدار آن براي هر ماده اي ثابت و معين است . بامعلوم بودن اين کميت مي توان مشخص کرد که مقدارa به چه اندازه اي بايد برسد تاجسم بشکند . بدين ترتيب اين رابطه در مکانيزم شکست اهميت دارد. هرچقدر Gcکوچکتر باشد ، تافنس کمتر يا به عبارتي ماده تردتراست .رابطه زير را براي حالت تنش دو بعدي مي توان به صورت زير نوشت :

Gc = ? EGc ? pa

و براي شرايط تغيير شکل نسبي د و بعدي رابطه زير ارائه شده است :

(s = ? EGc ? pa(1_n²

تعيين تنش شکست بحراني sc کار چندان ساده اي نيست . اما مي توان گفت که به ازاي تنشهاي جسم باوجود ترک هنوز نمي شکند . از اين رو تنش درحد پاينتر از مقدار بحراني با ضريب شدت تنش K توصيف و رابطه زير براي آن ارائه شد ه است :

K= fs? pa

در اين رابطه f ضريب هند سه نمونه معيوب ، s تنش اعمالي وa اندازه عيب است ، در شکل تئوري گريفيث اگر عرض نمونه نامحدود فرض شود ، دراين صورت 1 = f است . با انجام آزمايش روي نمونه اي با اندازه معيني از عيب مي توان مقدار k ، که به ازاي آن ترک شروع به رشد کرده و موجب شکست ميشود ، را تعيين کرد . اين ضريب شدت تنش بحراني به عنوان تافنس شکست ناميده ميشود و به Kc نشان داده ميشود .اماازطرفي ، همچنين به ازاي تنش ثابتي درحد کوچکتر از استحکام کششي باافزايش کند ترک ، طول ترک (a) ميتواند به مقدار بحراني برسد و به ازاي آن نمونه تخريب شود.

تافنس شكست (Kc) از فولادي با تنش تسليم MN.m2 2070 با افزايش ضخامت تا تافنس شكست در حالت تغيير شكل صفحه اي (دو بعدي) كاهش مي يابد.

کميتهاي Kcو Gc بستگي به ضخامت نمونه دارد. همين که ضخامت نمونه افزايش يافت ، تافنس شکست Kcتا مقدار ثابتي کاهش مي يابد ، اين مقدار ثابت Kc تافنس شکست تغيير شکل نسبي دو بعدي KIc ناميده مي شود . Kc کميتي مستقل از اندازه نمونه است و در محاسبه استحکام که مستلزم اطمينان بالاست ، به کار ميرود .

بنابراين در طراحي در محاسبات بايد روابط زير توجه شود : 
s< Kc ? ? pa

و در حالت تغيير شکل دو بعدي ( حالت تنش سه بعدي باناچيز بودن تغيير شکل در بعد سوم): 
s< K1c ? ? pa

کميتهاي K1c و G1c نه فقط براي گسترش ترک ترد ونرم تعريف شد ه است ، بلکه همچنين براي شکست تحت شرايط تنش خوردگي ، خستگي و خزش نيز به کار ميرود. در جداول زير تافنس شکست تعدادي از مواد ارائه شده است .

تافنس شكست تعدادي از مواد طراحي

تافنس شكست در حالت تغيير طول نسبي دومحوري (KIc) تعدادي از مواد

اگر حد اکثر اندازه عيب موجود در قطعه a و مقدار تنش وارد برآن s باشد ، ميتوان ماده اي را باتافنس شکست Kc يا K1c به اندازه کافي بالا ، که بتواند از رشد ترک جلوگيري کند، انتخاب کرد. همچنين اگر حداکثر اندازه مجاز عيب موجود درقطعه و تافنس شکست ماده ، يعني Kc يا K1c، معلوم باشد در آن صورت ميتوان حداکثر تنش قابل تحمل براي قطعه رامشخص کرد. از اين رو ميتوان اندازه تقريبي قطعه را تيين کرد، آن چنان که از پايينتر آمدن حداکثر تنش ايجاد شده از حد مجاز، اطمينان حاصل شود. 
همچنين اگر ماده معيني انتخاب و اندازه قطعه و تنش وارد برآن مشخص شده باشد ، حد اکثر اندازه مجاز عيب قابل تحمل را ميتوان به طور تقريب بدست آورد. 
توانايي هرماده در مقابل رشد ترک به عوامل زير بستگي دارد:
1- عيوب بزرگ ، تنش مجاز را کاهش ميدهد. فنون خاص توليد، مانند جداسازي و کاهش ناخالصيهااز فلز مذاب و فشردن ذرات پودر در حالت داغ در توليد اجزاي سراميکي همگي ميتواند موجب کاهش اندازه عيب شود و تافنس شکست را بهبود ببخشد.
2- در فلزات انعطاف پذير ، ماده مجاور راس ترک ميتواند تغيير فرم يابد . به طوري که سبب باز شدن راحت راس ترک و کاسته شدن از حساسيت آن شده و ضزيب شدت تنش را کاهش داده و از رشد ترک جلوگيري ميکند معمولا افزايش استحکام فلز انعطاف پذيري را کاهش ميدهد و سبب کاهش تافنس شکست ميشود ، مانند سراميکهاوتعداد زيادي از پليمرها ، تافنس شکست بسيار پايينتر از فلزات دارند.
3- مواد ضخيمتر وصلبتر داراي تافنس شکست کمتر از مواد نازک هستند.4- افزايش سرعت وارد کردن بار، مانند سرعت وارد شدن بار د ر آزمايش ضربه ، نوعاتافنس شکست جسم را کاهش ميدهد.5- افزايش درجه حرارت معمولا تافنس شکست راافزايش ميدهد، همان گونه که د ر آزمايش ضربه اين چنين است .6- با کوچک شدن اندازه دانه ها معمولا تافنس شکست بهبود مييابد ، د ر حالي که با وجود عيوب نقطه اي و نابجاييهاي بيشتر تافنس شکست کاهش مييابد. بنابراين مواد سراميکي دانه ريز ميتواند مقاومت به رشد ترک را بهبود بخشند.

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فلزات قابل شكل دهي در هيدروفرمينگ
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 16:57 | بازدید : 1285 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

براي بدست آوردن قطعه اي موفق در هيدروفرمينگ بايد انتخابي مناسب داشت و كيفيت و استحكام مواد مورد استفاده را بدقت بررسي نمود حال چه فرآيند ورقه اي يا لوله اي باشد. خواص ماده مانند تركيب شيميايي، نوع جوش، استحكام تسليم و نهايي، انعطاف پذيري و آنيزوتروپي بايد قبل از انجام فرآيند در حين توليد ورقه با لوله كه شكل خام در اين فرآيند هستند بايد مورد توجه قرار بگيرد. خواص مطلوب براي ماده اي كه ميخواهيم آن را هيدروفرم كنيم عبارت است از:
- تغيير طول پذيري يكنواخت و بالا High and Uniform elongation
- توان كار سختي بالا High strain hardening exponent 
- آنيزوتروپي و ناهمساني كم Low anisotropy
- كيفيت سطحي مناسب Good surface quality
- عمود بودن لبه هاي لوله بر محور طولي Tube edges perpendicular to the Longitudal axis 
- نزديك بودن خواص سطحي و مكانيكي خط جوش با فلز پايه ( درحالت لوله اي)
با توجه به اين خواص ذكر شده تمام آلياژهايي كه در فرآيند كشش عميق ، مهر زني يا اكستروژن بكار ميروند ميتوانند در هيدروفرمينگ نيز مورد استفاده قرار گيرند. براي مثال در قطعات بدنه خودرو ( مانند شاسي و ريل هاي جانبي) از فولاد كم كربن يا نرم ( مانند AISI 1008, 1010 ) از فرآيند هيدروفرمينگ لوله اي استفاده ميشود. فولاد زنگ نزن رده 304 در لوله هاي اگزوز استفاده ميشوند. گروههايي از آلومينيوم در صنايع خودروسازي به طور وسيع به منظور كاهش وزن خودرو استفاده ميشوند. (مثلا سري Al 5000 در محور عقب، ريل هاي سقف و .. استفاده ميشود و سري Al 6000 در پنلهاي بدنه مورد استفاده قرار ميگيرند) علاوه بر فولادها و آلومينيوم ميتوان از آلياژهاي مس و برنج و منيزيم هم استفاده نمود. اما بدليل نياز به مصرف قطعات با وزن كمتر در صنايع هوا و فضا و خودروسازي استفاده از هيدروفرمينگ براي آلومينيوم و منيزيم كاربرد بيشتري دارند.

كاربرد
همان طور كه در صفحات قبلي ذكر شد قطعات بدست آمده از هيدروفرمينگ كاربر وسيعي در صنايع خودرو سازي و هوافضا دارند. براي نمونه در توليد يك خودرد ميتوان قسمتهاي مختلفي از بدنه، شاسي ، محورها و ... را به روش هيدروفرمينگ تهيه نمود. اما از اين روش ميتوان براي مصارف ديگر مانند توليد انواع لوله ها، اگزوزها و ... كه نياز به ايجاد انواع پيچيدگي در طراحي وجود دارد نيز استفاده نمود. 
در شكل زير ميتوان قسمتهاي متفاوتي از يك خودرو را مشاهده نمود كه توليد آن قطعات به روش هيدروفرمينگ بوده است

 

قطعات استفاده شده در توليد يك خودرو به روش هيدروفرمينگ. 1- پوسته بدنه 2- ميله فرمان 3- مونتاژ ميل لنگ 4- سيستم اگزوز       5- سيستم خنك كننده 6 -قالب رادياتور 7- تجهيزات ايمني 8- ياتاقان موتور 9- اعضاي متصل كننده 10- عضو تقاطعي 11- قالب قسمتهاي سازه اي 12- اعضاي محورها

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


طراحی ورفع عیوب قالبهای دائمی
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 16:57 | بازدید : 1293 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

زبري سطوح 
ماشينکاري خشن بر روي سطح قطعات، خطوط و تيزيهاي بر جاي مي‌گذارد که باعث تمرکز تنش مي‌شوند. 
ساختن و تعمير کردن ابزارها و قالب‌ها به روش‌هاي ماشينکاري، سنگ زني، ماشينکاري با تخليه الکتريکي (EDM) و جوشکاري انجام مي‌گيرد. براي يک قالبساز يا طراح قالب، لازم است که بداند اين فرايندها چه اثراتي ممکن است بر سختي، ساختار و متالورژي فولاد داشته باشند و چگونه مي‌توان بر مشکلات احتمالي غلبه کرد.


قابليت ماشين‌کاري 
قابليت ماشين‌کاري (Machinability) معياري براي سنجش آساني برده‌برداري از يک ماده است که بستگي به خواص اصلي ماده دارد و بعضي شرايط فرايند نيز بر آن تاثير مي‌گذارد. خواص ماده که بر قابليت ماشين‌کاري آن موثر هستند عبارتند از : سختي، استحکام کششي، ترکيب شيميايي، ريز ساختار، ميزان کار سرد که روي آن انجام شده است فرم، ابعاد و صلبيت. 
شرايط فرايند نيز که بر قابليت ماشينکاري تاثير دارند عبارتند از: سرعت برشي، عمق براده‌برداري، فرم هندسيع ابزار برشي و ديگر پارامترهاي ماشينکاري با توجه به اين همه متغير موثر در قالب‌ ماشينکاري، ارائه ارقامي به عنوان قابليت ماشين‌کاري براي يک ماده، تقريبي است و فقط براي  مقايسه مواد با يکديگر به کار مي‌رود.


ترکيب شيميايي ماده 
ترکيب شيميايي ماده بر ساختار، خواص مکانيکي و عمليات حرارتي آن ماده موثر است و بنابراين يک عامل مهم در سنجش قابليت ماشينکاري محسوب مي شود. اگر چه تاثير هر يک از عناصر موجود در ترکيب شيميايي، تحت تاثير عناصر و عوامل ديگر قرار دارد. ولي به طور کلي مي‌توان اثرات هر يک از اين عناصر را در قابليت ماشينکاري مواد به شرح زير برشمرد: 
·     عناصر کار بايدساز (Carbide former) نظير کرم، تنگستن، موليبدن و واناديم باعث افزايش سختي ماده و کاهش قابليت ماشينکاري آن مي‌شود. 
·     نيکل و منگز، که در فريت حل مي‌شوند، باعث افزايش سختي و چقرمگي ماده شده و بنابراين قابليت ماشينکاري را کاهش مي دهند. البته اين اثرات را مي‌توان با آنيل کردن کاهش داد. 
·         آلومينيم و سيليسيم مي‌توانند آخالهاي سخت و ساينده‌اي درست کنند و باعث کاهش قابليت ماشين‌کاري ماده شوند و 
·     عناصر شيميايي گوگرد، سرب، فسفر، سلنيم و تلوريم تشکيل آخالهاي نرم در فولاد مي‌دهند که قابليت ماشينکاري را بهبود بخشند.


فرايندهاي انجام شده قبلي 
فرايندهايي نظير تغيير شکل گرم (فورجينگ، نورد) تغير شکل سرد و عمليات حرارتي نيز بر قابليت ماشينکاري فولادها موثرند. به طور کلي يک ساختار دانه درشت براي انجام عمليات ماشينکاري بر روي فلزات مناسب است. البته در صورتي که لازم باشد به هنگام ماشينکاري، سطح فلز به خوبي پرداخت شود، بايد فلز داراي ساختار دانه ريز باشد. ابعاد دانه‌ها را مي‌توان با کنترل دماي آخرين عمليات قبل از ماشينکاري، به حد دلخواه رساند. 
ساختار دانه درشت در فولادهاي کربني مطلوب است. ولي اين ساختار براي فولادهاي آلياژي مناسب نيست، زيرا قابليت سخت شدن فولاد افزايش يافته و فولاد پس از سرد شدن در عمليات تغيير شکل گرم، سخت خواهد شد. بدين ترتيب قابليت ماشينکاري فولادهاي آلياژي کاهش خواهد يافت مگر آن که قبل از ماشينکاري فولاد به خوبي آنيل شود.


تغيير شکل سرد در فولادهاي آلياژي باعث کاهش قابليت ماشينکاري آنها مي‌شود. زيرا اين فولادها به سرعت کار سخت مي‌شوند. همچنين بر روي اين فولادها نبايد عمليات خشن تراشي سنگين انجام داد. در غير اين صورت کار سخت خواهد شد. به علاوه فرم ابزار برشي نبايد به گونه‌اي باشد که سطح ابزار بر روي سطح فولاد ماليده شود، در غير اين صورت مي‌توان براده‌برداري ابزار به شدت کاهي مي‌يابد. 
عمليات حرارتي اثرات قابل توجهي بر قابليت ماشين‌کاري فلزات دارد. مثلا فولادهاي کم کربن (با کربن کمتر از 0.1%) را در صورتي که آستنيته کرده (تا دماي آستنيت گرم کرد) و در آب کوئنچ نمود. مي‌توان بهتر ماشينکاري کرد. با اين عمليات، نرمي اين فولاد کمتر شده و چسبندگي و اصطکاک فولاد بر روري ابزار برشي کاهي مي‌يابد. فولادهاي با کربن متوسط (با ميزان کربن و عناصر آلياژي تا حد 0.4-0.5%) را معمولا قبل از ماشينکاري آنيل يا نرماليزه (Normalize) مي‌کنند تا زمينه فريتي فولاد (Frrite matrix) که معمولا در اين فولادها وجود دارد، تا حد امکان خرد شده و ساختار فولاد نيز دانه درشت شود. فولادهاي پر کربن ( با ميزان کربن و عناصر آلياژي تا حد 0.9-1.2% و بالاتر) بايد آنيل شوند تا شبکه کار بايدهاي آنها شکسته شده و يک ساختار کروي (Spheroidized) در آنها به وجود آيد تا قابليت ماشينکاري مطلوبي پيدا کند.

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تغییر شکلشان فلزات
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 16:56 | بازدید : 1332 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

فلز ماده اي است که مي توان آن را صيقل داده و براق کرد، يا به طرح هاي گوناگون در آورد و از آن مفتول هاي سيمي ظريف تهيه کرد. فلز جسمي است که آزمايش هاي مربوط به گرما و مهم تر از همه جريان الکتريکي را به خوبي هدايت مي کند. فلزات با يکديگر فرق زيادي دارند، از جمله در رنگ و سختي و نرمي، تعدادي از آنها ممکن است به آساني خم شده و يا خيلي محکم و مقاوم باشند

? شکل واقعي فلزات 
شکل واقعي فلزات به اندازه يون و تعداد الکترون هايي که هر يون در حوزه اشتراکي دارد و انرژي يون ها و الکترون ها بستگي دارد. هر قدر فلز گرمتر شود اين انرژي زيادتر خواهد شد. پس فلزات گوناگون ممکن است طرح هاي گوناگوني به خود بگيرند. يک فلز ممکن است در حرارت هاي مختلف، طرح هاي متنوعي را اختيار کند، اما در بيشتر آرايش ها، يون ها کاملاً پهلوي هم قرار دارند، و معمولاً تراکم در فلزات زيادتر از ديگر مواد است. اختلافات عمده فلزات و ديگر جامدات و مايعات.فلزات هادي خوب برق هستند. چون الکترون هاي آنها براي حرکت مانعي ندارند. همه فلزات جامد و مايع گروهي الکترون آزاد دارند، طبعا همه فلزات هادي هاي خوب الکتريسيته هستند. به اين سبب فلزات از ديگر گروه هاي عناصر، کاملاً متفاوت دارد. 
اختلاف عمده فلزات و ديگر جامدات و مايعات، در توانايي هدايت گرما و الکتريسيته است. هادي خوب آزمايش هاي مربوط به گرما جسمي است که ذرات آن طوري تنظيم شوند که بتوانند آزادانه نوسان يافته و به ذرات مجاور خود نيز امکان نوسان آزاد را بدهند. "گرم شدن" همان نوسانات سريع يون ها و الکترون ها است. در فلزات چون گروه الکترون ها، غبار مانند يون ها را احاطه مي کنند، طبعا هادي هاي خوبي براي حرارت هستند «رسانش گرمايي فلزات). 
? مقاومت مکانيکي فلز 
مقصود آن مقدار باري است که فلز مي تواند تحمل کرده، نشکند. بسياري از فلزات، وقتي گرم هستند، اگر تحت فشار قرار گيرند، شکل خود را زيادتر از موقعي که سرد هستند، تغيير مي دهند. بسياري از فلزات در زير فشار متغيير مانند نوسانات، آسانتر از موقعي که سنگين باري را تحمل مي کنند، مي شکنند. 
? علت درخشش فلزات 
دليل اول آن است که با طرح ريزي و براق کردن صحيح مي توان فلزات را به شکل خيلي صاف تهيه کرد. گر چه آنها نيز تصاوير را خوب منعکس مي کنند، ولي ظاهر سفيد و درخشان بيشتر قطعات فلزي صيقلي شده را ندارند. بطور کلي جلا و درخشندگي فلز بستگي دارد به گروه الکترون هاي آن دارد.الکترون ها مي توانند هر نوع انرژي را که به روي فلزات مي افتد جذب کنند؛ زيرا در حرکت آزاد هستند. بيشتر انرژي الکترون ها از تابش نوري است که به آنها مي افتد، خواه نور آفتاب باشد يا نور برق. اکثر فلزات همه انرژي جذب شده را پس مي دهند، به همين دليل، نه تنها درخشان بلکه سفيد به نظر مي آيند. 
? علت تغيير شکل فلزات 
بسياري از فلزات در حرارت ويژه اي، آرايش يون هاي خود را تغيير مي دهند. با تغيير ترتيب آرايش يون هاي بسياري از خصوصيات ديگر فلز نيز دگرگون مي شود و ممکن است فلز کم و بيش شکننده، قردار، بادوام و قابل انحنا شود يا اينکه انجام کار با آن آسان گردد. بسياري از فلزات در هنگام سرد بودن، به سختي تغيير شکل مي پذيرند. بيشتر فلزات جامد را به زحمت مي توان در اثر کوبيدن به صورت ورقه و مفتو ل هاي سيم در آورده، ولي اگر فلز گرم شود، انجام هر دو آسان است. 
? جستارهاي وابسته 
? آلياژ 
? اجسام رسانا 
? الکترون 
? انبساط جامدات 
? انتقال گرما 
? جامد 
? تنگستن 
? رسانش الکتريکي فلزات 
? فلزات مايع 
? مقاومت مکانيکي 
بسياري از قطعات آلومينيمي به همان روش و با استفاده از همان دستگاه هايي شکل داده مي شوند که براي شکل دادن فلزاتي چون فولاد ، مس و غيره به کار مي رود اما در شکل دادن آلومينيم و آلياژهيا آن براي دستيابي به شکل مورد نظر بايد چندين مطلب مهم را در نظر گرفت از ميان خواص مشخص آلومينيم مي توان خواص زير را نامب رد آلومينم سطحي نرمتر از فولاد دارد آلومينيم در مقابل شيار ( شکاف ) حساس است آولومينم اگر تحت خمش قرار بگيرد تمايل قابل توجه اي در بر گشتنب ه حالت اوليه خود دارد ( فنريت بالا)آلومينيم ضريب انتساط حرارتي و قابليت حدايت حرارتي زيادي دارد سطح آلومينم به آساني آسيب مي بيند بنابراين توليدات نيمه تمام و قطعات تمام شده آلومينيم بايد در موقع جابه جايي کل شود و از اکسيژن يا شراندن آن بر روي ميز کار و کف زمين پرهيز کرد از آلودگي سطح فلزي آلومينيم با ذرات فلزات سنگين بايد پرهيز شود زيرا در صورت وجود رطوبت به خودگي آلومينيم کمک مي کند. 
آلومينم داراي فنريت زيادي است وقتي آلومينيم خم يا تا شود قابليت انعطاف ( فنريت ) خيره کننده در مقايسه با قابيت انعطاف ( فنريت ) فولاد معمولي از خود نشان مي دهد هر چه آلياژ سخت تر باشد فنريت آن بيشتر است برگشت پذيري را مي توان با خم کردن بيش از اندازه جبران کرد ولي مقدار صحيح و مطلوب آن براي کار مورد نظر را بايد از طريق آزمايش و خظا تعيين کرد فنريت زياد آلومينم در مقايسه با فولاد هب علت مدول الاستيکي نسبتا پايين آن است بيش از حد گرم کردن ماده آلومينيمي در دماهاي غير مجاز حتي به مدت بسيار کوتاه آسيب جبران ناپذيريبه فلز مي رساند آن قدر که بريا برازندگي آن با کار بايد آن را دوباره ذوب کرد بنابر اين در کليه عمليات کار گرم بايد دقت دما را کنترل کرد.اغلب عمليات شکل دادن آلومينيم در حالت سرد انجام مي گيرد زيرا وقتي پوفيلي با رويه نازک و روق هاي نازک حرادت داده مي شوند امکان تاب خوردن آنها وجود دارد نيروي لازم براي تغيير شکل آلومينيم کمتر از فولاد است نرمي آلومينيم به خود ماده ( نوع آلياژ ) و حالت آن بستگي دارد وضعيت آلومينيم مانند هر فلز ديگري در اثر کار سرد تغيير مي کند تاثير کار سرد بر آلومينم از اين قرار است ماده مستحکم تر و سخت تر مي شود در قطعه تنش توليد مي شود اگر تغيير شکل از ظرفيت تغيير شکل پذيري فلز بيشتر شود کار سرد مممکن است باعث ترک خوردن آن شود راحت ترين ماده آلومينيمي از نظر تغيير شکل و نرمي آلويمينم حالص آلومينيم تصفيه شده و آلياژ Al Mn در حالت نرم است. 
آلومينيم خالص و آلياژهاي آلومينيم در حالت نيمه سخت و آلياژهاي پير سختي پذير در حالت نرم در حال کار پذير هستند گر چه کارپذيري آن ها کمتر از موادبيشتر شاد شده است آلياژ هاي آلومينيم در حالت سخت يا حالات کاملا پير سهت شده به مقدار کمي کار پذيرند و به طور کلي کارپذيري آنها بسيار مشکل است.آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم ???% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al Liمي تواند حدود ?? درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود. 
آلياژ هاي Al Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند. آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم ???% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al Liمي تواند حدود ?? درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود آلياژ هاي Al Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند . 
آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم ???% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al Liمي تواند حدود ?? درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود آلياژ هاي Al Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند استکام بالاي آلياژهاي Al Li ناشي از قابليت آن ها براي پير سختي است مهمترين زمينه هاي کاربرد آلومينم در صنايع عبارتند از :? مصارف خانگي نظير ظروف ? مصارف ساختماني نظير در و پنجره ? مصارف تاسيساتي نظير لوله و اتصالات ? مصارف صنايع فضايي? مصارف اتومبيل سازي ? مصارف کشتي سازي بدنه پروانه پمپ ? مصارف تجاري و بسته بندي چاي مواد لبني ضخامت تا ?? ميکرون ? مصارف الکتريکي : نظير کابل ها . 
بسياري از قطعات آلومينيمي به همان روشو با استفاده از همان دستگاه هايي شکل داده مي شوند که براي شکل دادن فلزاتي چون فولاد ، مس و غيره به کار مي رود اما در شکل دادن آلومينيم و آلياژهيا آن براي دستيابي به شکل مورد نظر بايد چندين مطلب مهم را در نظر گرفت از ميان خواص مشخص آلومينيم مي توان خواص زير را نامب رد آلومينم سطحي نرمتر از فولاد دارد آلومينيم در مقابل شيار ( شکاف ) حساس است. 
آلومينيوم اگر تحت خمش قرار بگيرد تمايل قابل توجه اي در بر گشتنب ه حالت اوليه خود دارد ( فنريت بالا)آلومينيم ضريب انتساط حرارتي و قابليت حدايت حرارتي زيادي دارد سطح آلومينم به آساني آسيب مي بيند بنابراين توليدات نيمه تمام و قطعات تمام شده آلومينيم بايد در موقع جابه جايي کل شود و از اکسيژن يا شراندن آن بر روي ميز کار و کف زمين پرهيز کرد از آلودگي سطح فلزي آلومينيم با ذرات فلزات سنگين بايد پرهيز شود زيرا در صورت وجود رطوبت به خودگي آلومينيم کمک مي کند آلومينم داراي فنريت زيادي است. 
وقتي آلومينيم خم يا تا شود قابليت انعطاف ( فنريت ) خيره کننده در مقايسه با قابيت انعطاف ( فنريت ) فولاد معمولي از خود نشان مي دهد هر چه آلياژ سخت تر باشد فنريت آن بيشتر است برگشت پذيري را مي توان با خم کردن بيش از اندازه جبران کرد ولي مقدار صحيح و مطلوب آن براي کار مورد نظر را بايد از طريق آزمايش و خظا تعيين کرد فنريت زياد آلومينم در مقايسه با فولاد هب علت مدول الاستيکي نسبتا پايين آن است بيش از حد گرم کردن ماده آلومينيمي در دماهاي غير مجاز حتي به مدت بسيار کوتاه آسيب جبران ناپذيريبه فلز مي رساند آن قدر که بريا برازندگي آن با کار بايد آن را دوباره ذوب کرد بنابر اين در کليه عمليات کار گرم بايد دقت دما را کنترل کرد . 
? انواع تغيير شکل: 
بررسي مکانيزمهاي ايجاد ترک و مکانيزمهاي متفاوت رشد سريع يا در حد بحراني ترک و رشد آرام و پايينتر از رشد بحراني از اهميت ويژه صنعتي برخوردارند. بررسي فعل و انفعالات فيزيکي که به هنگام شکست روي ميدهد چندان ساده نيست، زيرا چگونگي ايجاد ترک و رشد آن و بالاخره نوع شکست در مواد کريستالي به جنس، ساختار شبکه کريستالي، ريزساختار و از آنجا که قطعات معمولا به طور کامل سالم و بدون عيب نيستند به نوع، اندازه و موقعيت عيب، نوع و حالت تنش وارد بر آنها بستگي خواهد داشت. معمولا شکست درفلزات به شکست نرم و شکست ترد تقسيم مي شود.در صنعت هدف، کنترل و به تعويق انداختن شکست است. 
? شکست نرم: 
بسياري از فلزات و آلياژهاي آنها، به ويژه آنهايي که داراي شبکه fcc هستند، مانند آلومينيوم و آلياژهاي آن، در تمام درجه حرارتها، شکست نرم خواهند داشت. شکست نرم به آرامي و پس از تغيير شکل پلاستيکي زياد به ازاي تنشي بالاتر از استحکام کششي ظاهر ميشود. از مشخصات شکست نرم، تحت تاثير تنش کششي، ظاهر گشتن گلويي يا نازکي موضعي و ايجاد حفره هاي بسيار ريز در درون قسمت گلويي و اتصال آنها به يکديگر تا رسيدن به حد يک ترک ريز و رشد آرام ترک تا حد پارگي يا شکست نهايي است.

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
نویسندگان
نظر سنجی

سطح وبسایت چطوری در نظر میگیرید

خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد


خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید



تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان Special reference Metallurgy و آدرس metallurgyy.lxb.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 384
:: کل نظرات : 16

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 8
:: تعداد اعضا : 955

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 16
:: باردید دیروز : 2
:: بازدید هفته : 18
:: بازدید ماه : 3163
:: بازدید سال : 10114
:: بازدید کلی : 142420